مهاجرت اپل به پردازنده‌های ساخت خود؛ طلوعی دیگر برای مک

دوشنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۹ - ۲۲:۰۰
مطالعه 15 دقیقه
تنها یک روز تا سومین رویداد بزرگ اپل در سال ۲۰۲۰ زمان باقی مانده ‌و یک سؤال بیش از هر زمان دیگری موضوعیت دارد: «اپل چرا و چگونه معماری پردازنده‌های مک را تغییر خواهد داد؟»
تبلیغات

دوشنبه‌ی گذشته، اپل تاریخ برگزاری رویداد ویژه‌ی خود با شعار One More Thing را ساعت ۲۱:۳۰ دهم نوامبر (بیستم آبان) اعلام کرد. انتظار می‌رود به‌علت همه‌گیری ویروس کرونا، این رویداد نیز مانند دو رویداد قبل، به‌صورت ازپیش‌ضبط‌شده در اپل‌پارک و با حضور تیم کوک و تعداد انگشت‌شماری از دیگر مدیران اپل برگزار شود.

ازآنجاکه این رویداد به‌احتمال زیاد به رونمایی مدل‌های جدید مک مبتنی‌بر آرم اختصاص خواهد داشت و تنها یک ‌روز تا معرفی محصولات جدید اپل باقی‌ مانده، بحث درباره‌ی نسل بعدی رایانه‌های مک‌ اپل بیش از هر زمان دیگری داغ شده است.

اپل سیلیکون دربرابر پردازنده اینتل و پاور پی سی

مهاجرت به معماری جدید

قبل از پایان این سال و آغاز دهه‌ی جدید، اپل آماده است تا از معماری جدیدی برای سیستم‌عامل دوست‌داشتنی مک رونمایی کند و این حرکت گام مهمی در آینده‌ی مک به‌حساب می‌آید. در چهار دهه‌ی گذشته، اپل به‌طور منحصربه‌فردی مجموعه‌ای از اقدامات بنیادی انجام داده است تا سخت‌افزار مک را به معماری تراشه‌های کاملا جدید و متفاوتی تغییر دهد.

هیچ پلتفرم محاسباتی دیگری حتی در مقیاس مشابه، چنین اقدام پیچیده‌ای را حتی یک بار با موفقیت انجام نداده است، چه برسد به تلاش برای سه تغییر عمده‌ی پلتفرم که اپل در مک ایجاد کرده است: از موتورولا ۶۸۰۰۰ به PowerPC در دهه‌ی ۱۹۹۰، سپس به معماری Intel x86 در دهه‌ی ۲۰۰۰ و اکنون مهاجرت به معماری آرم (ARM) و پردازنده‌های اختصاصی طراحی‌شده‌ی خود اپل.

هر مهاجرت شامل تلاش‌های گسترده‌ای برای نه‌تنها تحویل سخت‌افزار جدید، بلکه تبدیل سیستم‌عامل‌های گسترده‌ی نرم‌افزاری و ایجاد ابزارهای توسعه جدید برای به‌حداقل‌رساندن مشکلات در انتقال کاربران و توسعه‌دهندگان است.

هنگامی‌که اپل در اوایل دهه‌ی ۱۹۹۰ به پردازنده‌های PowerPC مهاجرت کرد، سایر سیستم‌عامل‌ها و کامپیوترهای آن روزگار ازجمله Windows NT مایکروسافت، Commodore Amiga ،IBM's OS/2 و بسیاری دیگر نیز قرار بود مانند اپل و به‌صورت موازی انتقال معماری خود را انجام دهند.

توانایی منحصر‌به‌فرد اپل در مهاجرت کامل به پردازنده‌های PowerPC درنهایت نتوانست آن‌طور که انتظار می‌رفت، به سود اپل تمام شود؛ چراکه دیگر شرکت‌ها در انجام این کار شکست خوردند و درنتیجه، اپل یگانه شرکت مهمی بود که از PowerPC بهره می‌برد.

باتوجه‌به آنچه گفته‌ شد، با وجود موفقیت‌آمیزبودن گذار اپل به معماری PowerPC و دشواری آن مهاجرت و نتیجه‌ی غیرمنتظره‌‌اش، ممکن است حاکی از آن باشد که شاید تلاش برای انجام چنین کار پیچیده و خطرناکی درنهایت اشتباه بوده باشد.

مهاجرت اپل به پردازنده‌های مبتنی‌بر اینتل حدود یک دهه بعد به‌عنوان حرکتی استراتژیک و استادانه ستایش شد و این امکان را به اپل داد که وارد بازارهای جدید شود و درنهایت، سیستم‌عامل مک خود را به‌طرز چشمگیری گسترش دهد. بااین‌حال، موفقیت اپل در مهاجرت به معماری x86 و پردازنده‌های اینتل تا حد بسیار زیادی مدیون تجربه‌ی قبلی این شرکت در مهاجرت از معماری موتورلا ۶۸۰۰۰ به PowerPC و یادگیری نحوه‌ی اجرای چنین انتقالی بود.

روند مهاجرت اپل به پردازنده‌های اپل سیلیکون برای بیش از یک‌ دهه در حال انجام است

بسیار مهم است که بدانیم اپل چرا و چگونه از مهاجرت دوباره و استفاده از تراشه‌هایی با معماری اختصاصی خودش به‌جای خرید قطعات ازپیش‌آماده سود می‌برد. اپل می‌تواند با استفاده از پردازنده‌های اختصاصی خود جدول زمانی و تولید کامپیوترهای مک را بیشتر کنترل کند. به‌‌طور واضح مشخص است که روابط اپل و اینتل در چند سال گذشته به‌دلیل تأخیرهای متعدد در تولید تراشه به‌هم ریخته است. اپل می‌تواند با این کار تمام مشکلات پیش‌آمده را حل و محصولاتش را در بازه‌ی زمانی منظم‌تری رونمایی کند. این مهاجرت حتی در سیستم‌عامل مک نیز بسیار تأثیرگذار است.

تراشه A4 اپل

آن‌طور که به‌نظر می‌رسد، حرکت اپل به‌سمت پردازنده‌های اپل سیلیکون حرکت چندان جدیدی نیست؛ زیرا کوپرتینویی‌ها بیش از یک دهه برای این حرکت برنامه‌ریزی کرده‌اند و می‌توان گفت از یک دهه پیش به فکر شروع این مهاجرت بوده‌اند. اپل از سال ۲۰۰۸ در حال توسعه‌ی پردازنده‌های مجتمع (SoC) اختصاصی‌اش بوده است. این تلاش درنهایت به ساخت تراشه‌ی A4 منجر شد که در محصولاتی مانند آیفون ۴ و آیپد اورجینال (اولین آیپد) و اولین اپل تی‌وی مبتنی‌بر iOS به‌کار رفت.

همچنین، اپل این گام را فراتر گذاشت و در سال ۲۰۱۶، توسعه‌ی اولین مک‌های مجهز به پردازنده‌ی T1 را آغاز کرد. پردازنده‌ی مذکور برای قابلیت‌هایی مانند کنترل امنیت تاچ آیدی (Touch ID) و ارائه‌ی ویژگی‌های مدیریت و کنترل سیستم (System Management Controller) طراحی شده بود و می‌توانست مک‌های مبتنی‌بر اینتل اپل را از دیگر رایانه‌های موجود در بازار متمایز کند.

اپل حتی قبل از پردازنده‌ی T1، میکروکنترلر SMC اختصاصی توسعه داده بود که مدیریت انرژی مکینتاش، شارژ باتری، زمان آماده به کار شدن دستگاه، حالت‌های نمایش ویدئو و سایر ویژگی‌های شخصی‌سازی‌شده و درنهایت تجربه‌ی ‌استفاده از مک را بهبود می‌بخشد.

SOC T2

از سال ۲۰۱۷، اپل در مک‌های جدید از نسل جدید تراشه‌های امنیتی موسوم به T2 استفاده می‌کند. این تراشه‌ی ۶۴ بیتی از رمزگذاری دیسک گرفته تا پردازش تصویر و ویژگی‌هایی مانند آیپد سایدکار (iPad Sidecar) و کنترل و بهبود سیری را برای کاربران مک به‌ارمغان آورد و تجربه‌ی اپل را در تولید پردازنده برای مک‌ها یک پله بالا برد. درحقیقت، می‌توان گفت در چند سال گذشته مک‌های مجهز به تراشه‌ی T2 همان اپل سیلیکون‌هایی بودند که درکنار پردازنده‌های اینتل سازگاری نرم‌افزاری بومی x86 را ارائه می‌دادند.

چگونه اپل مجبور به مهاجرت به اینتل شد

درحال‌حاضر، رایانه‌های مک اپل از همان معماری x86 اینتلی استفاده می‌کنند که سایر کامپیوترهای استاندارد صنعت، مانند PCهای ویندوزی یا لینوکسی از آن استفاده می‌کنند. درواقع به‌لطف تراشه‌های اینتل است که مک‌های امروزی می‌توانند نرم‌افزارهای ویندوزی یا نمونه‌هایی از سرورهای لینوکسی را به‌راحتی اجرا کنند. از این اشتراک و سازگاری، به‌عنوان دلیل اصلی انتقال اپل به تراشه‌های اینتل در سال ۲۰۰۶ عنوان می‌شود.

اصلی‌ترین دلیل مهاجرت اپل به پردازند‌های اینتل سازگاری با سایر پلتفرم‌ها عنوان می‌شود

قبل از مهاجرت اپل به پردازنده‌های اینتل، کوپرتینویی‌ها از تراشه‌های PowerPC استفاده می‌کردند که غول فناوری آن زمان، یعنی IBM، آن را برای اپل طراحی می‌کرد که در آن زمان، روی کاغذ مزایای فنی بیشتری درمقایسه‌با تراشه‌های x86 ارائه می‌داد. بااین‌حال، PowerPC با گذشت زمان نتوانست پابه‌پای اینتل و معماری x86 رشد کند؛ اتفاقی که دلیل عمده‌ی آن مسائل اقتصادی بود.

تا سال ۲۰۰۴، اپل تنها فروشنده‌ی مهمی بود که از تراشه‌های PowerPC در محصولات خود استفاده می‌کرد. در آن سوی میدان، بیشتر رایانه‌های موجود روی تراشه‌های x86 اینتل متحد شده بودند و مقیاس اقتصادی گسترده‌ای را ایجاد کردند که درادامه‌ی سرمایه‌گذاری اینتل در نسل‌های بعدی تراشه‌های x86 بسیار مؤثر بود. باتوجه‌به اینکه فروش مک بسیار آهسته رشد می‌کرد و هیچ چشم‌اندازی برای افزایش تقاضا برای تراشه‌های PowerPC وجود نداشت، انگیزه و منابع مالی اندکی برای توسعه‌ی معماری PowerPC و رقابت با نسل‌های جدید پردازنده‌های x86 اینتل وجود داشت.

توسعه‌ی نسل‌های جدید از پردازنده کار بسیار پرهزینه‌ای بود که فقط از عهده‌ی یک سازنده‌ی رایانه‌ی شخصی (اپل) برنمی‌آمد که فقط حدود ۳٫۳ میلیون مک در سال به فروش می‌رساند. در سال ۲۰۰۴، رایانه‌های شخصی با سیستم‌عامل ویندوز ۵۶ برابر بیشتر از مک‌های اپل فروش داشتند. در آن سال، سازندگان رایانه درمجموع ۱۸۲٫۵ میلیون رایانه‌ی شخصی فروختند که باعث شد فاصله‌ی زیاد بین سیستم‌عامل مکینتاش مبتنی‌بر پاور پی‌سی و پلتفرم Intel PC ایجاد شود.

تغییر معماری، تنها راهی بود که اپل می‌توانست به‌واسطه‌ی آن شکاف ایجادشده را پر کند و مقیاس اقتصادی اینتل را به مک‌ها آورد. این امر باعث شد اپل نه‌تنها با رقبای سخت‌افزاری خود همراه شود؛ بلکه با استفاده از آن و ارائه‌ی قابلیت‌های جدید امنیتی و قابلیت‌های جدید macOS، ارزش بی‌نظیری به سیستم‌عامل خود اضافه و محبوبیت آن را دو چندان کند.

در سال ۲۰۱۲، هوراس ددیو (Horace Dediu) توضیح داد که اپل چگونه توانست با مک‌های اینتلی نسبت فروش Mac به PC را به‌سرعت افزایش و موقعیت غالب مایکروسافت را در رایانه‌های شخصی تغییر دهد. در نمودار زیر، فروش رایانه‌های شخصی مبتنی‌بر ویندوز را به‌صورت ضریبی از فروش دستگاه‌های اپلی بین سال‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ مشاهده می‌کنید که از عملکرد فوق‌العاده‌ی اپل بعد از مهاجرت به پردازنده‌های اینتل و البته معرفی آیپدها و آیفون‌ها حکایت می‌کند.

نمودار Horace Dediu

نسبت دستگاه‌های ویندوزی به دستگاه‌های اپلی با گذشت زمان

اپل پلتفرمی جدید غیر اینتلی و بزرگ‌تر از مک ایجاد کرد

تغییر بسیار مهم دیگر، بلافاصله پس از مهاجرت به پردازنده‌های اینتل اتفاق افتاد که باعث شکل‌گیری اپل کنونی شد: عرضه‌ی آیفون در سال ۲۰۰۷ و به‌دنبال آن تبلت آیپد (iPad) مبتنی‌بر iOS در سال ۲۰۱۰. این دو محصول آینده‌ی درخشان اپل را شکل دادند و آن را به شرکت دوتریلیون دلاری کنونی تبدیل کردند.

در دهه‌ای که گذشت، پلتفرم جدید iOS اپل (مبتنی‌بر macOS) حداقل به‌اندازه‌ی ویندوز، لینوکس، ChromeOS یا هر سیستم‌عامل دسکتاپ یا موبایل دیگری بزرگ و به‌عقیده‌ی برخی حتی تأثیرگذارتر شد. نکته‌ی مهم پلتفرم جدید اپل آن بود که نیازی هم به تراشه‌های اینتل نداشت. اگرچه بسیاری از تحلیلگران صنعت قصد داشتند آیپد را تنها یک «دستگاه مصرف محتوا» نشان دهند، گسترش سریع فروش iPad و استفاده از آن برای تولید محتوا، اپل را به یکی از تولید‌کننده‌های بزرگ رایانه‌های شخصی در جهان تبدیل کرد.

واقعیت این بود که کاربران با استفاده از آیپدها و آیفون‌ها کارهایی انجام می‌دادند که به‌صورت سنتی در حیطه‌ی وظایف کامپیوترهای شخصی تعریف می‌شدند و درعین‌حال کاربردهای جدیدی برای رایانه‌های موبایلی ایجاد می‌کردند که رایانه‌های شخصی مبتنی‌بر اینتل نمی‌توانستند با آن‌ها رقابت کنند. این نمونه‌ای کلاسیک از نوآوری تحول‌آفرین (Disruption) است؛ محصول نوآورانه‌ی جدیدی (آیفون و آیپد) که می‌توانست به‌طور مؤثر در‌برابر گزینه‌ی پیچیده‌تر و گران‌قیمت‌تر موجود در بازار رقابت کند که قابلیت‌های آن بیش از نیاز کابر بود (PCها).

با وجود تلاش‌های مختلف مایکروسافت برای ساخت ویندوز موبایل و تلاش‌های مختلف اینتل برای فروش تراشه‌های x86 با سری پردازنده‌های موسوم به اتم (Atom) در محصولات لینوکس و اندروید و تلاش‌های گوگل برای الگوگرفتن از آیپد با استفاده از اندروید (اندروید استفاده‌شده در تبلت‌ها) و مقابله با آن با لپ‌تاپ‌های مبتنی‌بر وب (کروم OS)، همگی شکست خوردند و هیچ شرکت دیگری نتوانسته است پلتفرم برنامه‌های محاسباتی موبایل ایجاد کند که توانایی رقابت تجاری با iOS و iPad OS اپل را در مقیاس مشابه و نتایج تجاری مشابه داشته باشد.

chrome-os

درحقیقت، دلیل اینکه شرکت‌های دیگر نتوانستند به موفقیت اپل برسند، این بود که هیچ‌کس به‌صورت تمام و کمال از اپل الگو نگرفت. گوگل با ChromeOS نزدیک‌ترین حالت را به اپل داشت و درست مانند مک‌های مبتنی‌بر اینتل، سیستم‌عامل منحصر‌به‌فرد با سخت‌افزار نسبتا استانداردی راه‌اندازی کرد؛ اما گوگل درنهایت، در خارج از مدارس ایالات متحده که اغلب به‌دنبال سخت‌افزار بسیار ارزان بودند، نتوانست موفقیت خاصی برای کروم OS به‌دست آورد.

در دنیای اندروید نیز، تولیدکنندگانی که از مجوزهای اندروید در تلفن‌های هوشمند خود استفاده می‌کنند، به موفقیت و فروش زیادی رسیده‌اند؛ اما ارزش پلتفرم اندروید بین فروشگاه‌های نرم‌افزاری متعدد و شرکت‌های سخت‌افزاری مختلف تقسیم شده است. این در حالی است که موفقیت سخت‌افزاری و نرم‌افزاری اکوسیستم iOS، چه ازلحاظ اعداد و ارقام و چه ازلحاظ مالی، تماما متعلق به اپل است.

ازآنجاکه اپل هم مانند دیگر تولیدکنندگان موبایل در دستگاه‌های iOS خود از تراشه‌های آرم استفاده می‌کرد، از تلاش مشترک دیگر شرکت‌های جهان برای توسعه‌ی این معماری پردازنده و ابزارهای نرم‌افزاری مبتنی‌بر آن مانند کامپایلرها و... سود می‌برد. دقیقا همان‌طورکه مک‌ها از معماری رایج پردازنده‌های دسکتاپ سود می‌بردند و اپل تمرکز خود را به‌جای توسعه‌ی سخت‌افزار روی توسعه‌ی ویژگی‌های متمایزکننده‌ی نرم‌افزاری در macOS گذاشته بود، دستگاه‌های موبایلی اپل نیز از معماری متداول دنیای موبایل، یعنی ARM برای iOS و iPadOS استفاده می‌کردند و ویژگی‌های نرم‌افزاری را وجه تمایز خود درمقایسه‌با اندروید کرده بودند.

دراین‌میان، تفاوت دیگری نیز وجود داشت: درحالی‌که مک‌های اپل انتخابی جز استفاده‌ی تمام و کمال و بدون شخصی‌سازی از پردازنده‌های x86 اینتل نداشتند، معماری آرم به‌گونه‌ای بود که اپل می‌توانست در‌صورت تهیه‌ی مجوز، به‌طور مستقل پردازنده‌های خود را توسعه دهد و قابلیت‌های اختصاصی و متمایزکننده‌ی خود را به آن اضافه کند؛ درست مشابه همان کاری که اپل با نرم‌افزار خود در macOS، iOS و iPadOS می‌کند.

حال اپل با انتقال نسل‌های بعدی مک‌ها به پردازنده‌های تقویت‌شده و منحصر‌به‌فرد خود، مجددا می‌تواند هم مقیاس اقتصادی را دوباره احیا کند و هم از پیشرفت‌ها و قابلیت‌های متمایزکننده بهره‌مند شود که ارزش بی‌نظیری به محصول می‌بخشد. پیش‌تر سایر رقبا بارها سعی کرده‌اند این کار را در فضای رایانه شخصی و موبایل انجام دهند؛ ولی هربار شکست خورده‌اند.

سامسونگ tizen 4.0

در بخش سیستم‌عامل، هر دو شرکت سامسونگ و ال‌جی تلاش کرده‌اند تا سیستم‌عامل‌های منحصر‌به‌فرد خود را (Tizen و webOS) بخرند یا توسعه دهند؛ بااین‌حال، در خارج از بازارهای کوچک‌تری مانند تلویزیون و ساعت‌های هوشمند، اندروید به‌طور مؤثری توانایی آن‌ها را در توسعه‌ی سیستم‌عاملی متمایز روی سخت‌افزار استاندارد یا تلفن یا تبلت‌ها مسدود کرده است و با محبوبیت خود اجازه‌ی ورود سیستم‌عامل‌های دیگر را نمی‌دهد.

هواوی نیز به‌دلیل ممانعت ایالات متحده از استفاده از اندروید گوگل، ادعا کرده است که به‌زودی در محصولات خود از سیستم‌عامل‌ موسوم به هارمونی OS استفاده خواهد کرد. باوجوداین، این امر فقط فروش هواوی را مختل خواهد کرد؛ زیرا خریداران گوشی‌های هوشمند اندرویدی نمی‌خواهند گزینه‌ی جایگزین و غیراستاندارد از آن را استفاده کنند و پیش‌بینی می‌شود آن نیز به‌واسطه‌ی محبوبیت اندروید خُرد شود.

بخش پشتی سرفیس پرو ایکس 2020 / Surface Pro X

در جهت دیگر، یعنی سخت‌افزار، مایکروسافت چندین تلاش برای مهاجرت رایانه‌های شخصی ویندوزی و دستگاه‌های تلفن‌همراه از اینتل به آرم انجام داده است و هم‌اکنون در برخی از محصولات خود از معماری آرم بهره می‌برد؛ اما مایکروسافت از توانایی اپل در تغییر قاطع کل پلتفرم خود به ساختار تراشه‌ی جدید بی‌بهره است؛ زیرا سیستم‌عامل ویندوز مایکروسافت با مجوزهای رایانه‌ی شخصی تحویل داده می‌شود و ده‌ها شرکت و میلیاردها کاربر وجود دارند که از مجوزهای ویندوز استفاده می‌کنند و این کار را برای تغییر کلی و سریع معماری، دشوار و حتی غیرممکن کرده است.

اغلب دستگاه‌های کنونی ویندوزی مبتنی‌بر آرم نه‌تنها مسئله‌ی جدیدی ارائه نمی‌دهند؛ بلکه با عملکرد ضعیف خود وجهه‌ی ویندوز را نیز ممکن است خراب کنند. درحال‌حاضر، دستگاه‌های ویندوزی روی سخت‌افزار ARM نمی‌تواند عملکردی نزدیک به ویندوز مبتنی‌بر اینتل x86 ارائه دهد و برخلاف اپل، مایکروسافت تخصص ساخت پردازنده را نیز ندارد و این موضوع به‌راحتی آن را بیشتر به اینتل و کوالکام وابسته می‌کند.

اپل سیلیکون چگونه به پلتفرم مک برتری می‌دهد

با مهاجرت از تراشه‌های x86 اینتل به پردازنده‌های اپل سیلیکون، مک‌ها سازگاری سخت‌افزاری با بقیه پلتفرم‌های دسکتاپ را از دست می‌دهند که در سال ۲۰۰۶ به‌دست آوردند. بااین‌حال، دو چیز از آن زمان تغییر کرده است:  ۱. طبق آمار نیاز به اجرای ویندوز در مک‌ها برای بسیاری از افراد که زمانی بسیار مهم تلقی می‌شد، به‌طرز چشمگیری کاهش یافته است؛ ۲. مایکروسافت خود زیرساخت اجرای ویندوز مبتنی‌بر آرم را ایجاد کرده است.

لوگو اپل سیلیکون / Apple Silicon

به موازات مهاجرت به پردازنده‌های اپل، مک‌های مبتنی‌بر آرم قابلیت اجرای بومی نرم‌افزارهای آرم تولیدشده برای iOS را خواهند داشت. این نه‌تنها بدین‌معنی است که توسعه‌ی نرم‌افزار‌های iOS برای انتقال و اجرا در مک کمی آسان‌تر می‌شود؛ بلکه این امکان را برای توسعه‌دهندگان ثالث به‌وجود می‌آورد که ابزارهای نرم‌افزاری و کد تخصصی را آسان‌تر از گذشته استفاده کنند.

نه‌تنها پردازنده‌های مرکزی، بلکه موتورها و بخش‌های دیگر پردازنده، ازجمله پردازنده‌ی گرافیکی (GPU) سفارشی و موتور عصبی و ویژگی‌هایی مانند شتاب‌دهنده‌های یادگیری ماشین و... نیز می‌توانند قدرت و ویژگی‌های خود را به مک‌های آینده انتقال دهند. برای خیلی از کاربران، این مزایای جدید پردازنده‌های اپل سیلیکون می‌تواند ارزشمندتر از اجرای نسخه x86 ویندوز به‌صورت بوک کمپ (Boot Camp) باشد.

افزون‌براین، به این نکته توجه کنید که تمام این موتورها و بخش‌های پردازنده‌های جدید اپل که هرکدام برای انواع خاصی از عملیات تنظیم شده‌اند، تنها چند سال قدمت دارند و با ادامه‌ی فروش آیفون و آیپد و مک‌های مبتنی‌بر اپل سیلیکون، اپل و توسعه‌دهندگان می‌توانند ویژگی‌های جدیدی که در آینده به رایانه‌های مک می‌آیند، روی بخش‌های گفته‌شده سازگار کنند.

اپل می‌تواند به‌جای معماری اصلی Intel x86 که برای ارائه‌ی تجربه‌ی رایانه کلاسیک بهینه‌سازی شده است، مک‌های مبتنی‌بر اپل سیلیکون خود را برای ارائه‌ی دسته‌ی جدیدی از لپ‌تاپ‌ها و دسکتاپ تقویت کند. این دستگاه‌ها فقط محاسبه نمی‌کنند؛ بلکه با یکپارچگی خود مرز بین سخت‌افزار و نرم‌افزار را با سایر دستگاه‌ها از بین می‌برند و با آن‌ها ادغام می‌شوند.

اپل قبلا اهداف مذکور را با ادغام بخش‌های زیادی از تراشه‌های سری A موجود در مک‌های اخیر با استفاده از T2 دنبال کرده است و کدک‌های سفارشی و کنترل‌کننده‌های ذخیره‌سازی و ویژگی‌های امنیتی اپل مانند Secure Enclave را برای مک‌ها به‌ارمغان آورده است.

با یک قدم جلوتر رفتن، به‌جای استفاده از پردازنده‌های اینتل و پردازنده‌ی گرافیکی یکپارچه‌ی آن و سایر ویژگی‌هایی که درحال‌حاضر تراشه x86 و سخت‌افزار پشتیبانی‌شده‌ی حول معماری x86 اینتل توسعه می‌دهد، اپل می‌تواند مک‌های آینده را به‌سمت جدیدی سوق دهد که رایانه‌های استاندارد را پشت‌سر بگذارد؛ دقیقا با همان روشی که آیپد را با فاصله از محصولات اندرویدی جدا کرد یا روشی که پردازنده‌های موجود در آیفون با سرعت فراتر از حد انتظار درمقایسه‌با رقبا پیشرفت کرده است.

اکنون زمان مناسبی برای تغییر مک‌ها به معماری جدید تصویربرداری و یادگیری ماشین بسیار کارآمدتر، گرافیکی قدرتمند و... است که در عین‌حال ازنظر مقیاس با سخت‌افزار iOS خود اپل مشترک است و می‌تواند اکوسیستم یکپارچه‌تری را ارائد دهد. بااین‌اوصاف، اپل مزیت عمده‌ی دیگری نیز به‌دست خواهد آورد: استفاده از فناوری پیشرفته‌ی ساخت ۵ ‌نانومتری شرکت TSMC که بسیار جلوتر از ظرفیت تولید تراشه‌ی ۱۰ نانومتری اینتل در نسل‌دهم تراشه‌های موسوم به Ice Lake است.

این مسئله برای اینتل نیز ضرر بزرگی به‌حساب می‌آید؛ زیرا اپل یکی از مشتریان باارزش و بزرگ‌ اینتل به‌شمار می‌آمد. باتوجه‌به اینکه مایکروسافت و سایر سازندگان رایانه نیز برخی از محصولات خود را به تولیدکنندگان تراشه‌های جایگزین مانند AMD و کوالکام منتقل کرده‌اند، پلتفرم Intel x86 پیش از هر زمانی به ضعف صرفه‌جویی به‌مقیاس (Economies of scale) دچار خواهد بود.

به‌یاد بیاورید این اینتل بود که با تلاش‌های گسترده صنعت را به ارائه‌ی نوت‌بوک‌های فوق سبک پیش برد که می‌توانند با مک‌بوک ایر اپل رقابت کنند. همان‌طورکه اینتل در کمک به رقبای اپل برای ارائه‌ی محصولات مشابه نقش مهمی ایفا کرد که توان رقابت داشتند، حال احتمال می‌رود مک‌ها به‌لطف پردازنده‌ی اختصاصی زودتر از رایانه‌های شخصی و هم‌گام با سایر محصولات مانند گوشی‌های هوشمند، ساعت‌های هوشمند و... پیشرفت ‌کنند.

این پیشرفتی مهم خواهد بود؛ زیرا رایانه‌های شخصی مبتنی‌بر پردازنده‌های اینتل قبلا به سرعت دستگاه‌های تلفن‌همراه پیشرفت نکرده‌اند. این گذار تحولی است که می‌تواند باعث شود شرکت‌های دیگر به‌جای استفاده‌ی انحصاری از پردازنده‌های اینتل و سیستم‌عامل مایکروسافت، رویکردهای جدیدی را امتحان کنند و نیم‌نگاهی به سخت‌افزارها و سیستم‌عامل‌های دیگر مانند لینوکس بیندازند. بی‌شک لینوکس بعد از مهاجرت اپل به پردازنده‌های مبتنی‌بر آرم بیشترین سود را خواهد برد.

با مهاجرت اپل به پردازنده‌های مبتنی‌بر آرم، لینوکس بیشترین سود را خواهد برد

پیش‌تر، ایبن آپتون، مدیرعامل رزبری ‌پای، تغییر معماری آینده‌ی اپل را تأیید کرده بود و آرم را معماری واقعی برای رایانه‌ها می‌دانست. به‌گفته‌ی او، این موضوع ثابت می‌کند که رایانه‌های شخصی فقط با پردازنده‌های x86 مترادف نیستند و در بلند‌مدت، این تغییر باعث می‌شود بیشتر توسعه‌دهندگان ترغیب شوند تا نرم‌افزار خود را برای عملکرد بهتر آرم بهینه‌سازی کنند. در آینده‌ی مک OS هر اتفاقی که رخ دهد، به‌نفع اکوسیستم متن‌‌باز (لینوکس) و در‌نهایت رزبری پای است.

به‌هر‌حال، اگر رویکرد جدید موفق باشد و شرکت‌های دیگر نتوانند با آن رقابت کنند، احتمالا شکوفایی عمده‌ای در فروش مک‌ها را شاهد خواهیم بود که محاسبات پیشرفته و متصل و قدرتمندتر را برای کاربران خلاق، مشاغل، آموزش و... به‌ارمغان می‌آورد و پیشرفت‌های مشابهی در محاسبات دسکتاپ ایجاد می‌کند. بااین‌حال، اگر همان‌طورکه قبلا در گوشی‌های هوشمند و تبلت‌ها دیده‌ایم، شرکت‌ها توانایی رقابت داشته باشند، پیشرفت‌های فنی گسترده‌تری را خواهیم دید که باعث شکوفایی صنعت می‌شود و می‌تواند دوره‌ی جدیدی برای کامپیوترهای شخصی به‌وجود آورد.

تبلیغات
داغ‌ترین مطالب روز

نظرات

تبلیغات