هم‌‌بنیان‌گذار نتفلیکس از سال‌های ابتدایی و تمسخر از سوی بلاک‌باستر می‌گوید

سه‌شنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۲:۰۰
مطالعه 6 دقیقه
نتفلیکس در سال‌های ابتدایی رقیب بزرگی به‌نام بلاک‌باستر داشت که حتی آن‌ها را مسخره می‌کرد؛ اما امروز اثری از بلاک‌باستر باقی نمانده است.
تبلیغات

مارک راندلوف، هم‌بنیان‌گذار نتفلیکس، به‌همراه تیم حرفه‌ای خود به‌نوعی دنیای تلویزیون را متحول کرد. آن‌ها سرویس استریمی راه‌اندازی کردند که امروزه حتی با هالیوود هم رقابت می‌کند و بیش از ۱۵۰ میلیون مشترک دارد. شاید برخی افراد موفقیت نتفلیکس را از روی بخت و اقبال بدانند؛ اما به‌هرحال امروز شاهد یکی از مهم‌ترین داستان‌های موفقیت استارتاپ هستیم که در صنعت استریم رقم خورد و حتی بزرگانی همچون دیزنی را به حرکت در مسیر خود مجبور کرد.

در سال ۱۹۹۷، مارک راندولف، از تاجران سانتاکروز، در سفری همراه‌با یکی از دوستانش، درباره‌ی ایده‌های مرتبط با استارتاپ‌های اینترنتی بحث می‌کرد. آن‌ها انواع ایده از تخته‌های اسکی روی آب شخصی‌سازی‌شده و غذای حیوان‌ خانگی و حتی فروش شامپو ازطریق پست را بررسی کردند. به‌یک‌باره ایده‌ای مرتبط با نوارهای ویدئویی به بحث آن دو نفر وارد شد.

راندولف و دوستش خاطره‌های مشترکی از اجاره‌کردن فیلم و سریال از سرویس‌های موجود داشتند. وی شب قبل به‌همراه دختر سه‌ساله‌اش نسخه‌ی دست‌دوم از فیلم علاءالدین را تماشا کرده بود. دوستش نیز از تجربه‌ی اجاره‌ی فیلم Apollo 13 از بلاک‌باستر (Bluckbuster) صحبت کرد که به‌‌دلیل تأخیر در پس‌دادن فیلم، مجبور شده بود ۴۰ دلار جریمه پرداخت کند. هر دو آن‌ها به این بحث رسیدند که چگونه اجاره و تماشای فیلم را برای مردم آسان‌تر کنند؟

کمی بعد از همین بحث و ایده‌پردازی، راندولف نتفلیکس را تأسیس کرد. آن‌ها ابتدا سیستم اجاره‌ی فیلم ازطریق پست را راه‌اندازی کردند که موفقیت چندانی هم در ابتدا نداشت؛ اما امروز به تهدیدی جدی برای بسیاری از فعالان دنیای سرگرمی و رسانه تبدیل شده است. راندولف کتاب جدیدی به‌نام That Will Never Work دارد که در آن به روزهای اولیه‌ی فعالیت نتفلیکس می‌پردازد؛ روزهایی که آن‌ها به‌عنوان استارتاپ کوچک و ناشناخته‌ی سیلیکون‌ولی فعالیت می‌کردند و بعدها فشارهای متعدد دنیای تجارت، ازجمله پیشنهاد خرید آمازون و تخریب‌ها و فشارهای بلاک‌باستر را تحمل کردند تا امروز، شیوه‌ی تولید و مصرف محتوای صوتی و تصویری را متحول کنند.

نتفلیکس

راندولف در مصاحبه‌ای درباره‌ی کتاب خود می‌گوید هیچ‌گاه قصد نداشته است در صنعت سرگرمی ساختارشکنی کند. او امروز اعتقاد دارد همه‌ی ایده‌های حاضر در جلسه‌ی سال ۱۹۹۷، هم خوب و هم بد بوده‌اند. در همان سال‌ها، آمازون نمادی از کارایی ایده‌های عجیب در دنیای جدید بود. آن‌ها توانسته بودند یکی از فروشگاه‌های کتاب‌فروشی را آنلاین کنند که خود، ایده‌ای ساختارشکن محسوب می‌شد.

بنیان‌گذاران نتفلیکس در ابتدا زیرفشار شدید رقبا و خریداران بودند

هم‌بنیان‌گذار نتفلیکس پیش از راه‌اندازی استارتاپ ویدئویی در شرکت‌های نرم‌افزاری متعدد کار کرده بود. او سرمایه و ارتباط لازم را برای پیگیری ایده‌های جدید دراختیار داشت. یکی از همان ارتباط‌ها او را به رید هستینگز رساند که در تأسیس نتفلیکس، نقشی حیاتی ایفا کرد. امروز هستینگز به‌عنوان مدیرعامل نتفلیکس مشغول به کار است.

دو بنیان‌گذار اصلی نتفلیکس پس از ایده‌پردازی‌های اولیه به طرح فعالیت در بازار فیلم رسیدند. البته ایده‌ی اولیه به‌سرعت رد شد؛ چون هزینه‌ی ارسال و جابه‌جایی نوارهای VHS در آن زمان زیاد بود. سپس ایده‌ی DVD به ذهن آن‌ها رسید که در سال‌های پایانی قرن بیستم فناوری جدیدی محسوب می‌شد. درنهایت، هستینگز و راندولف با سرمایه‌گذاری ۲۵ هزار دلاری مادر راندولف، نتفلیکس را تأسیس کردند. شرکت در آوریل ۱۹۹۸ به‌صورت رسمی تأسیس و راندولف به‌عنوان اولین مدیرعامل نتفلیکس انتخاب شد. در آن زمان، این شرکت ۸۰۰ عنوان فیلم در انبار خود داشت.

راندولف در مصاحبه‌اش، به متن یکی از سخنرانی‌هایش اشاره می‌کند که در روزهای ابتدایی تأسیس نتفلیکس انجام داده بود. در آن سخنرانی، وی رسیدن به فهرست ۱۰ شرکت برتر اجاره‌ی فیلم را برای نتفلیکس متصور شده بود. راندولف امروز آن چشم‌انداز را ضعیف تصور می‌کند و می‌گوید:

می‌خواستیم در حد یکی از شعبه‌های بلاک‌باستر رشد کنیم که واقعا چشم‌انداز کمی بود.

جف بزوس در سال ۱۹۹۸ تصمیم گرفت با خرید نتفلیکس به‌طور جدی به صنعت ویدئو وارد شود. اگرچه در آن زمان نتفلیکس سهم عمده‌ی درآمد خود را ازطریق فروش DVD کسب می‌کرد و درآمد زیادی از اجاره‌ی فیلم نداشت، بنیان‌گذاران تصمیم گرفتند استارتاپشان را به آمازون نفروشند. درعوض، آن‌ها تمرکز خود را روی افزایش درآمد اجاره گذاشتند که درنهایت هم رویکردی موفق بود.

نتفلیکس برای افزایش محبوبیت سیستم اجاره‌ی فیلم، دوره‌های رایگان خدمات اجاره را به مشتریان ارائه می‌کرد. همین رویکرد سیستم آسان اجاره‌ی فیلم آن‌ها را بسیار مشهور کرد؛ البته چنین روشی برای تبلیغات و جذب مشتری، قطعا هزینه‌ی زیادی برای نتفلیکس جوان در پی داشت.

نتفلیکس

بلاک‌باستر، یکی از غول‌های صنعت سرگرمی در سال‌های پایانی قرن بیستم، با دیدن رشد سریع نتفلیکس بالاخره تصمیم گرفت با مدیران این استارتاپ مذاکره کند. راندولف با ظاهری کاملا غیررسمی به دلاس رفت تا با مدیران یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های رسانه‌ای دیدار کند. او و همراهانش در آن جلسه به بلاک‌باستر پیشنهاد دادند با هزینه‌ی ۵۰ میلیون دلار نتفلیکس را بخرد و حضور خود در بازار DVD را رونق ببخشد.

پس از ارائه‌ی پیشنهاد قیمت، جان آنتیوکو، مدیرعامل وقت بلاک‌باستر، به پیشنهاد آن‌ها خندید. راندولف آن جلسه را به‌خوبی به‌یاد می‌آورد و از رویکرد نه‌چندان مثبت مدیران در مذاکره صحبت می‌کند. همین به سخره گرفته‌شدن باعث شد راندولف و همکارانش چاره‌ای به‌جز شکست‌دادن آن‌ها نداشته باشند. نتفلیکس تصمیم گرفت هرچه‌سریع‌تر به بازار بلاک‌باستر حمله کند و در این راه هزینه‌های زیادی هم پرداخت کرد.

تعدیل نیرو و ارائه‌ی سرویس تحویل شبانه‌روزی فیلم و تلاش برای توسعه‌ی هرچه‌سریع‌تر سرویس استریم، تلاش‌های نتفلیکس برای شکست‌دادن بلاک‌باستر بودند. راندولف می‌گوید در آن سال‌ها هالیوود نگرانی زیادی درباره‌ی از‌دست‌دادن بازار و کنترلش روی فیلم‌ها داشت. آن‌ها به سرنوشت صنعت موسیقی پس از تولد سرویس Napster نگاه می‌کردند و از مسیری مشابه واهمه داشتند. راندولف درباره‌ی رفتار و طرزتفکر مدیران هالیوود می‌گوید:

فرض کنید شما استودیویی دارید که در باکس آفیس درآمد هشت‌میلیارددلاری دارد. آیا حاضرید این درآمد را به‌‌دلیل درآمد احتمالی نیم‌میلیون‌دلاری در صنعت استریم عوض کنید؟ آن‌ها سیستم مناسب و پرسودی داشتند که به‌خوبی هم کار می‌کرد. چرا باید کسی یا شرکتی آن را تغییر می‌داد؟

راندولف در پاسخ به پرسش آخر می‌گوید:

چون توانایی تغییر و ساختارشکنی در استارتاپ‌ها وجود داشت.
بلاک باستر

بلاک‌باستر که حاضر نشد نتفلیکس را بخرد، سرنوشتی جز حذف از بازار نداشت

مارک راندولف در سال ۲۰۰۲ نتفلیکس را ترک کرد و داستان کتاب جدید او هم در همین سال به‌پایان می‌رسد. به‌هرحال داستان و کتاب او بیش از همه برای فعالان اکوسیستم استارتاپی جذاب و مهم است. او خاطره‌های زیادی از سال‌های ابتدایی فعالیت نتفلیکس در کتابش نوشت که شاید حتی برخی از آن‌ها سرگرم‌کننده هم باشند.

در پایان مصاحبه، سؤالی درباره‌ی تنوع جنسیتی و قومی در فضای استارتاپی جهان مطرح شد. کارشناسان قاطعانه اعتقاد دارند که درحال‌حاضر تنوع لازم در سیلیکون‌ولی، قطب استارتاپ‌های فناوری، وجود ندارد. راندولف می‌گوید آن‌ها در نتفلیکس به تنوع پایبند بودند و او خودش از طرفداران ایجاد تنوع و گوناگونی در فضای کار است. راندولف درباره‌ی این رویکرد می‌گوید:

ازنظر من تنوع در نیروی کار تنها محدود به رنگ پوست و نژاد نیست. تنوع یعنی افرادی در تیم شما باشند که پس‌زمینه‌ و تجربه و نحوه‌ی تفکر متفاوت دارند.

راندولف درباره‌ی آینده‌ی نتفلیکس مانند یک طرفدار صحبت می‌کند. او اکنون نقشی در این شرکت ندارد؛ اما تصور می‌کند نتفلیکس احتمالا در صنایع دیگر هم ساختارشکنی خواهد کرد. راندولف از طرفداران سریال‌های نتفلیکس است و بیش از همه Narcos و Ozark را می‌پسندد. وی درباره‌ی دنیای استارتاپی اعتقاد دارد هیچ ایده‌ای پیش از امتحان‌شدن خوب یا بد نیست. او درپایان درباره‌ی شکست بلاک‌باستر از نتفلیکس می‌گوید:

با افرادی که کسب‌وکارشان دچار ساختارشکنی شد، کاملا احساس هم‌دردی می‌کنم؛ افرادی که شغل خود را از دست دادند و قطعا تجربه‌ی ناخوشایندی داشتند. البته نمی‌توان تنها به‌‌دلیل مخالفت با تغییر، به روش‌های قدیمی متصل ماند. بلاک‌باستر زمانی ۹ هزار فروشگاه داشت و امروز تنها یکی از آن‌ها به فعالیت ادامه می‌دهد.
تبلیغات
داغ‌ترین مطالب روز

نظرات

تبلیغات