پیش‌بینی به روش ساده؛ ارتباط گذشته با آینده چیست؟

دوشنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۸ - ۲۲:۳۰
مطالعه 9 دقیقه
چرا برخی از فناوری‌ها و ایده‌های بشری برای صدها سال دوام می‌‌آورند و برخی تنها برای چند ماه یا چند سال؟
تبلیغات

تاکنون به این موضوع فکر کرده‌‌اید کدام ساختمان یا اثر برجسته‌‌ای در شهرتان هست که احتمال می‌دهید برای ۱۰۰ سال آینده همچنان پربرجا بماند؟ برای ۵۰۰ سال آینده چطور؟

نسیم نیکلاس طالب، نویسنده‌‌ای جنجالی است که راهکاری عجیب برای یافتن پاسخ به چنین پرسش‌‌هایی در سر دارد. اگر می‌‌خواهید بدانید که یک چیز چه‌‌مدت دوام خواهد آورد، ابتدا باید از خود بپرسید تاکنون چقدر از عمر آن گذشته است. هرچه عمر آن بیشتر باشد، احتمال تداوم و بقای آن در آینده نیز بیشتر است (البته به‌وضوح این قضیه درمورد آن‌‌دسته از آثاری صادق است که یک عمر طبیعی محدود و کوتاه نداشته باشند).

بیایید شهری مانند لندن را درنظر بگیریم. اگر بخواهیم روی این موضوع شرط‌‌بندی کنیم که کدام‌‌یک از ساختمان‌‌های فعلی در این شهر طی قرن‌‌های آینده همچنان سرپا خواهند بود، بنابر قاعده‌‌ی سرانگشتی طالب باید از قدیمی‌‌ترین ساختمان شروع کنیم. پس شاید برج لندن باقدمت ۹۴۱ ساله گزینه‌‌ی خوبی باشد. پس از آن، احتمالا باید از صومعه‌‌ی مرتون در جنوب لندن نام برد که ۹۰۰ سال از عمر آن می‌‌گذرد. عبادتگاه کهن لندن یعنی کلیسای خیابان بارثواومیو در اسمیت‌‌فیلد نیز از بناهایی است که عمر بخش‌‌هایی از آن به ۸۹۶ سال نیز می‌‌رسد.

منطق استدلال طالب ساده است. چراکه وقتی درباره‌‌ی آینده سخن می‌‌گوییم، تنها ملاک معتبر برای ما «زمان» است. تنها تکنیک مطمئن در نگاه به آینده آن است که بپرسیم چه‌‌ چیزی تاکنون توانسته ازپس آثار مخرب گذر زمان برآید و دربرابر تنش‌‌ها و حملات دهه‌‌ها، سده‌‌ها و هزاره‌‌ها همچنان پایداری به‌‌ خرج دهد. عظمت برج لندن ممکن است دربرابر برج ۹۵ طبقه‌‌ی شارد با ارتفاعی ۱۱ برابری چندان به‌چشم نیاید؛ اما همین سازه تاکنون توانسته برای مدتی حداقل ۹۴ برابر رقیب مدرن خود دوام آورد. برج شارد ممکن است نمادین و باابهت باشد؛ اما هنوز بسیار زود است که بخواهیم درمورد جایگاه آن را در تاریخ بااطمینان سخن بگوییم. هرجا سخن از زمان به میان می‌‌آید، سنگینی سایه‌‌ی سازه‌‌های کهن‌‌تر به‌‌وضوح احساس می‌‌شود.

future predicton

امروزه برج لندن دربرابر عظمت آسمان‌‌خراش شارد چندان به‌‌چشم‌‌نمی‌‌آید

اگر می‌خواهید بدانید که یک چیز برای چه‌‌مدت دوام خواهد آورد، ابتدا باید از خود بپرسید تاکنون چقدر از عمر آن گذشته است

طالب ترجیح‌‌ می‌‌دهد بنابر برخی دلایل کاملا غیرمتعارف تاریخی برای این نوع استدلال خود اصطلاح «اثر لیندی» را به‌‌کار ببرد. اثر لیندی، درواقع نظریه‌ای است که می‌گوید عمر موردانتظار برای آینده‌ی یک فناوری یا ایده به‌طور مستقیم متناسب با عمر فعلی آن است. این قانون به‌نوعی در تضاد با منحنی شکست موجودات زنده و تجهیزات مکانیکی خاصی است که عمر محدودی دارند. پس باید گفت اثر لیندی تنها درمورد موضوعاتی مصداق دارد که به‌نوعی فناناپذیر باشند.

سابقه‌ی پیدایش این لفظ به ژوئن ۱۹۶۴ برمی‌گردد؛ یعنی زمانی‌که یک نویسنده‌‌ی آمریکایی بانام آلبرت گلدمن مقاله‌‌ای باعنوان «قانون لیندی» در مجله‌‌ی The New Republic منتشر کرد. او در این مقاله، داستانی خیالی درمورد مکالمات روی‌‌داده در یکی از شعب رستوران لیندی در نیویورک را مطرح کرده است که در آن تعدادی از کمدین‌‌های بنام درمورد راز ماندگاری در حرفه‌‌ی خود بحث می‌‌کنند. در این مباحثات آمده است که اگر یک کمدین سعی کند در تعدادی نمایشی آتشین و پی‌در‌پی، تمام آنچه را در چنته دارد، به مخاطب عرضه کند، احتمالا باید انتظار داشت که خیلی زود عمر حرفه‌‌ای او به پایان برسد. درعوض، اگر کمدین یک بازی درازمدت را آغاز کند که در آن نمایش‌‌هایی با تعداد کمتر اما بسیار اثربخش ارائه کند، می‌‌توان تداوم طولانی عمر حرفه‌‌ای کمدین را در این صنعت انتظار داشت.

نسیم طالب این بینش حکایت‌‌آمیز را به‌‌شکل قابل‌‌توجهی بسط می‌‌دهد. او در کتاب سال ۲۰۱۲ خود با نام «آسیب‌‌ناپذیر: چیزهایی که از بی‌‌نظمی قدرت می‌‌گیرند» می‌‌‌‌نویسد:

چیزهایی که برای مدت طولانی دوام آورده‌‌اند، دیگر مانند انسان‌‌ها پیر نمی‌‌شوند، بلکه روند پیری در آن‌‌ها معکوس می‌‌شود. هر سالی که یک اثر از گزند نابودی می‌‌گریزد، عمر موردانتظار آن را دوبرابر می‌‌کند.

او این‌‌گونه استدلال می‌‌کند که اگر کتابی برای ۴۰ توانسته همچنان بازچاپ شود، انتظار می‌‌رود چاپ آن برای ۴۰ سال بعدی هم ادامه پیدا کند. اگر در ادامه، این زمان چاپ برای ۱۰ سال دیگر هم ادامه یابد، عمر احتمالی آن برای آینده به ۵۰ سال افزایش می‌‌یابد. اطلاعاتی که گذر هر سال به ما می‌‌دهد، قابل‌‌قیاس با هیچ پیش‌‌گویی دیگری نیست. وقتی به‌‌لطف طیف متنوعی از علل پیچیده، نسخه‌‌ای از یک کتاب توانسته مخاطبان خود را برای دهه‌‌ها حفظ کند، این خود نشان‌‌دهنده‌‌ی ارزش بیشتر آن نسبت‌‌به صدهاهزار نسخه‌‌ از کتابی است که در سال گذشته به‌‌ فروش رفته‌‌اند.

future predicton

حادثه‌‌ی آتش‌‌سوزی کلیسای نوتردام حجم فراوانی از تاثر عمومی و کمک‌‌های مالی متعدد را در پی داشت. آیا می‌‌توان چنین بازخوردی را درباره‌‌ی سازه‌‌های جدید نیز انتظار داشت؟

یک‌‌بار دیگر ساختمان‌‌های لندن را درنظر بگیرید. آن‌‌ها نیز مانند هر سازه‌‌ی دیگری روی زمین، درمعرض تنش‌‌های بسیار بوده‌‌اند. آن‌‌ها بسیار مقاوم هستند ولی نمی‌‌توانند بدون اقدامات مرمتی این‌‌چنین سالم باقی بمانند. اینجا است که نقش اثر لیندی برای درک علت این موضوع دیده می‌‌شود. هرچه یک اثر مدت بیشتری دوام آورد، اهمیت و معنای سمبولیک آن نیز بیشتر می‌شود؛ یعنی آن اثر از پس آزمون‌‌های کارایی و مدگرایی بیشتری باموفقیت برآمده است. شهر جدید لندن نیز مانند بسیاری از شهرهای دیگر با چالش‌‌های بسیاری درارتباط با بناهای تاریخی خود مواجه است. در طول قرن‌‌ها، ثروت و ارزشی فراوان با هویت این شهر گره خورده است. در طول روزهای پس از آتش‌‌سوزی در کلیسای ۸۰۰ ساله‌‌ی نوتردام در پاریس، جهان متعهد شد تا میلیاردها کمک مالی برای بازسازی این سازه درنظر بگیرد. حال آنکه، وقوع چنین سناریویی برای سازه‌‌ای نظیر برج شارد بسیار نامحتمل به‌‌نظر می‌‌رسد.

حتی هنگام تلاش برای نابودی آثار باستانی به‌‌ بهانه‌‌ی نوسازی و مبارزه با کهنه‌‌پرستی نیز  می‌‌توان به قدرت اثر لیندی و ارتباط میان معماری و فرهنگ پی برد. نمونه‌‌ای از این اقدامات در عربستان سعودی روی داد؛ طی چند دهه‌‌ی گذشته دولت این کشور تلاش کرده بخش عظیمی از میراث فرهنگی کهن کشور را تخریب کند تا بدین‌‌ترتیب اقدامات لازم جهت حل معضل جمعیت عظیم زوار در شهر مکه و نیز توسعه‌‌ی ایدئولوژی حاکم را به‌‌انجام برساند. گفتنی است که بخش عمده‌‌ای از میراث فرهنگی و باستانی این کشور به‌‌عنوان یک تهدید برای ایدئولوژی حاکمان محسوب می‌‌شود. شاید علت چنین تصوراتی این واقعیت باشد که حاکمان اقتدارگرای این کشور از سرسپردگی و تعلق‌‌خاطر مردم خود به میراث‌‌هایی چند هزارساله واهمه دارند.

شاید این وضعیت قابل‌‌مقایسه با اقدامات تازه‌‌ی چین در جهت پاکسازی قومیتی شهرها به‌‌ بهانه‌‌ی مدرنیته و یکپارچگی ایدئولوژیک باشد؛ سیاستی که در سال‌‌های اخیر موجب بروز موجی از خشونت علیه مسلمانان این کشور شده است. اثر لیندی نشان‌‌دهنده‌‌ی وجود نوعی تهدید آشکار علیه تفکر آن دسته از افرادی است که قصد دارند تمام تعلقات و پیچیدگی‌‌های موجود در ارتباط ما با گذشته را از بین ببرند.

ممکن است تصور کنید که سازگاری‌‌پذیری از منظر تکامل (که ازقضا عامل مهمی در بقای گونه‌‌ی ما بوده)، با مفاهیم بنیادین استدلال اخیر در تعارض است. مسلما اگر شما نمی‌‌توانید منطق مناسبی در حمایت از یک ایده بیابید، پس منطقی هم نیست که آن را باور کنید. به‌‌طور مشابه، صرف اینکه چیزی برای مدت‌‌های طولانی به شکلی مانده است، دلیل نمی‌‌شود همچنان به همان شکل باقی بماند. باید توجه داشت که یک «برهان‌‌ خوب» می‌‌تواند هم به‌‌معنای یک برهان‌‌ قوی و هم یک برهان‌‌ قابل‌‌ستایش و اخلاقی باشد که باید میان این دو مفهوم تفکیک قائل شد. درپ س بسیاری از تجربیات وحشتناک ما نظیر برده‌‌داری، قتل، تجاوز و خرافه‌‌پرستی، انگیزه‌‌هایی وحشتناک با منطقی تاریک وجود داشته است. بدترین جرم‌‌های تاریخ بشری همان‌‌هایی هستند بیشترین دفعات تکرار شده‌‌اند و این خود دلیلی است که چرا باید برای کاهش چنین جرم‌‌هایی به مطالعه‌‌ی دقیق تاریخ روی آورد.

future predicton

نمایی از دیوار بیرونی سفارت سابق آمریکا در تهران

اثر لیندی تنها نیمی از ابزارهای طالب را در آینده‌‌پژوهی تشکیل می‌‌دهد. اما نیمه‌ی دیگر نیز به‌‌‌‌همان اندازه اهمیت دارد: «شکنندگی». منظور از یک مفهوم شکننده چیزی است که در مواجهه با اولین تنش، به‌‌جای انعطاف‌‌پذیری، خُرد می‌‌شود. موجودات منفرد به‌‌طرز هولناکی شکننده‌‌اند. اما شکنندگی آن‌‌ها خود موجب قدرت گونه‌‌شان شده است. این موجودیت متغیر در گونه‌‌های فانی موجب تقویت انطباق‌‌پذیری آن‌‌ها از نسلی به نسل دیگر می‌‌شود. وجود بسیاری از گونه‌‌های فعلی حیات روی زمین، خود مرهون وجود معدود بازماندگانی است که از بدترین فجایع طبیعی تاریخ گذشته جان سالم به‌‌در برده‌‌اند.

وقتی سخن از ساخته‌‌های دست بشری (نظیر ساختمان‌‌ها، مصنوعات و ایده‌‌ها) به‌‌میان می‌‌آید، باز هم این انطباق‌‌پذیری فوق‌‌العاده موضوعیت می‌‌یابد. حتی مستحکم‌‌ترین ساختمان‌‌ها نیز در یک منظر بزرگتر شکننده به‌‌نظر می‌‌رسند. بااین‌‌حال، احساسات و ایده‌‌هایی که ما را وادار به تحسین، حفظ و بازسازی این چنین سازه‌‌هایی می‌‌کنند، پایدار هستند.

به‌‌طرز مشابه، درحالی که مصنوعات منفرد ما ممکن است بسیار شکننده باشند، اما چنانچه این ساخته‌‌ها واقعا در جهت خدمت به نیازهای بنیادین ما باشند، نسل آن‌‌ها همچنان باقی خواهد ماند. پیش از ساخت چنین سازه‌‌هایی باید از خود پرسید: «این سازه قرار است چه مسئله‌‌ی مهمی را حل کند؟» و «چگونه زندگی را برای ما آسان‌‌تر کند؟». اگر هنوز نمی‌‌توانید پاسخ مناسبی برای چنین پرسش‌‌هایی بیابید و به‌‌عبارتی از ایجاد ارتباط میان مفهومی گذرا و خط زمانی بلندمدت عاجز هستید، پس منطقی است که پیش از ریسک‌‌کردن، کمی دست نگاه دارید.

future predicton

نمایی از فراز شهر لندن؛ جایی که نو و کهنه درکنار یکدیگر جای گرفته‌‌اند

آینده، تکه‌‌هایی از گذشته است که توانسته‌‌اند توسعه و تداوم یابند، منهای بخش‌‌هایی از حال که می‌‌شکنند و فرو می‌‌ریزند

اگر می‌‌‌‌خواهید از منظر شکنندگی و پایداری به آینده بنگرید، می‌‌توانید معادله‌‌ای را براساس این واقعیات طرح‌‌ریزی کنید. آینده، تکه‌‌هایی از گذشته است که توانسته‌‌اند توسعه و تداوم یابند، منهای بخش‌‌هایی از حال که می‌‌شکنند و فرو می‌‌ریزند. اگر می‌‌خواهیم پیش‌‌بینی‌‌هایی درخور داشته باشیم، باید هر دو ویژگی توامان تطبیق‌‌پذیری و نارسایی شدید زمان را درنظر آوریم. همان‌‌طور که اورسولا لو گویین، نویسنده‌‌ی آمریکایی می‌‌گوید: «اگر می‌‌خواهید بفهمید چه‌‌چیزی دوام خواهد داشت، بهتر است به‌‌جای تجسس در منطق حال به‌‌دنبال اکتشاف در گستره‌‌ی افسانه‌‌ها باشید. افسانه‌‌های حقیقی می‌‌توانند منبعی بی‌‌پایان برای تفکر عقلانی، لذت روحانی، جستارهای اخلاقی و نوسازی هنری باشند. افسانه‌‌ی واقعی هرگز توسط منطق نقض نمی‌‌شود. اگر چنین اتفاقی درمورد افسانه‌‌ای بیفتد، آن افسانه واقعی نیست.»

مهم نیست که تازه‌‌ترین جریان یا بزرگ‌ترین رویداد حال حاضر چه باشد، چراکه هرچقدر بزرگ به‌‌نظر برسد، باز هم احتمالا مدت زیادی دوام نخواهد آورد. دراین‌میان، تنها چند مورد انگشت‌شمار از  موهبت پایداری برخوردار خواهند بود که البته آن نیز ابدی نیست. بااین‌‌حال، هنوز پدیده‌‌هایی وجود دارند که پایداری خارق‌‌العاده‌‌ای از خود نشان می‌‌دهند. عرصه‌‌ی حقیقت همان رزمگاه باستانی درون ما و فرهنگ ما است که سال‌ها میزبان نبردی طولانی میان نیاز و آرمان‌‌، عشق و نفرت و آزادگی و بردگی بوده است.

اگر تنها در دریچه‌‌ی لحظه‌‌ی حال به امور بنگرید، تنها چیزی که می‌‌بینید «موجی از اختلال» خواهد بود. چنین دیدگاهی در بلندمدت باعث سردرگمی ما می‌‌شود. همان‌‌طور که نویسنده‌‌ی شهیر، ویلیام گیبسون می‌‌گوید:

 آینده، مدت‌‌ها است که حضور دارد؛ اما مهم‌‌ترین بخش‌‌های آن را مدت‌‌ها پیش پشت سر گذاشته‌‌ایم.
تبلیغات
داغ‌ترین مطالب روز

نظرات

تبلیغات