نبرد دربرابر موش‌های شهری می‌تواند منجر به تغییرات تکاملی سریعی شود

پنج‌شنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۸ - ۲۰:۳۳
مطالعه 6 دقیقه
تلاش ما در مبارزه با موش‌ها با استفاده از سموم جونده‌کش می‌تواند موجب ایجاد جمعیت‌های مقاومی از موش‌ها شود.
تبلیغات

جاناتان ریچارسون، استاد زیست‌شناسی دانشگاه ریچموند است. او درمورد موش‌های شهری درحال مطالعه است. این مطلب از زبان وی گزارش شده است.

تنها چند ثانیه طول می‌کشد تا یکی از آن‌ها پیدا شود، و سپس دیگری. همان‌طور که من حوالی بعدازظهری در پارک کوچکی در شهر نیویورک قدم می‌زنم، ده‌ها موش را می‌بینم که در جهات مختلف به سرعت در حال حرکت هستند. آن‌ها درون جوی‌های آب، زیر بوته‌ها و در سطل‌های زباله‌ای که حاوی غذاهایی مختلفی برای آن‌ها است، به فعالیت مشغولند. این موش‌ها روی نیمکت‌های خالی اطراف پارک جست‌و‌خیز می‌کنند؛ موش‌های میدان چرچیل بازگشته‌اند.

من به مطالعه‌ی موش‌های شهری مشغولم اما این پارک کوچک موجب کنجکاوی من شده است. اولین باری که از میدان دیدن کردم، زمانی بود که در یک گشت‌و‌گذار خانوادگی، چندین دقیقه به‌دنبال جایی برای نشستن بودم. اما یک بوم‌شناس شهری هیچ‌گاه نسبت‌به محیط اطراف خود بی‌توجه نیست. من هرگز اینقدر موش را در چنین منطقه‌ی کوچکی ندیده بودم.

به‌طور کلی، موش‌ها حیوانات شبگردی هستند، بنابراین احتمالا فعالیت بالای آن‌ها طی روز به‌معنای این است که هجوم آن‌ها شدید است. چیزی که خطر انتقال بیماری به انسان و آسیب به زیرساخت‌های شهری را افزایش می‌دهد و حتی روی سلامت روان ساکنان شهر تأثیر منفی دارد. اثرات بهداشتی، اقتصادی و اجتماعی ناشی از هجوم موش‌ها می‌تواند قابل‌توجه باشد.

موش

در شهر نیویورک کمبود غذایی برای موش‌ها وجود ندارد

درحالی‌که موش‌های صحرایی قهوه‌ای (با نام علمی راتوس نروژیکوس)، برای ساکنان شهر نیویورک ناآشنا نیستند، موش‌های میدان چرچیل بسیار زیاد شده بودند. در سال‌های بعد، ایستگاه‌های طعمه‌ی موش در اطراف پارک ظاهر شد. جعبه‌های سیاه آشنایی که با طعمه‌های خوراکی حاوی ترکیبات کشنده‌ی جوندگان پر شده بود و تکنسین‌ها آن‌ها را به آسانی طی یک برنامه‌ی زمانی جایگزین می‌کردند. به‌نظر می‌رسید که این کار بسیار نتیجه‌بخش بود؛ در آن سال من هیچ موشی در میدان چرچیل ندیدم.

موش‌ها به‌سرعت دربرابر وضعیت غذا سازگار می‌شوند و با تولیدمثل بیشتر، فرزندان کافی برای احیای مجدد جمعیت تولید می‌کنند. بنابراین با اینکه سالانه میلیون‌ها دلار برای مبارزه با موش‌ها صرف می‌شود، به‌نظر می‌رسد که تعداد آن‌ها در شهرهای سرتاسر جهان رو به افزایش باشد. بیشتر جمعیت‌های موش‌ پس از پایان برنامه کنترل سریعا به حالت اولیه برمی‌گردند؛ پدیده‌ای که با عنوان «اثر بومرنگ» شناخته می‌شود. میدان چرچیل مثالی از این اثر است؛ وقتی ایستگاه‌های جونده‌کش حذف شد، موش‌ها برگشتند.

موش‌هایی که برمی‌گردند، متفاوت هستند

درحالی‌که تقریبا بازگشت موش‌ها حتمی است، من و همکارانم اخیرا متوجه شدیم موش‌هایی که جمعیت را احیا می‌کنند، اساسا با موش‌هایی که قبل از انجام برنامه‌ی دفع موش‌ وجود داشتند، متفاوت هستند. به‌عنوان مثال، یک برنامه ریشه‌کنی فشرده‌ی موش‌ها در سال ۲۰۱۵ در بخش‌هایی از سالوادور در کشور برزیل موجب شد جمعیت موش‌ها به نصف برسد. درنتیجه‌ی برنامه مذکور، تنوع ژنتیکی درون جمعیت موش‌ها ۹۰ درصد کاهش پیدا کرد. این کاهش شامل از دست رفتن بسیاری از نادرترین واریانت‌های ژنی بود. تصور می‌شود برای اینکه جمعیتی بتواند در محیط‌های درحال تغییر پیرامون خود زنده بماند، باید از تنوع ژنتیکی بالایی برخوردار باشد. علاوه‌براین، به دلیل اینکه بازماندگان خویشاوندی نزدیکی با هم داشتند، خطر بروز همخونی در میان موش‌های باقی مانده بیشتر بود. همه‌ی این تأثیرات مشاهده‌شده در موش‌های سالوادور وضعیتی هستند که دانشمندان آن را تنگنا یا گلوگاه ژنتیکی می‌خوانند و با هر استانداردی که درنظر گرفته شود، مورد شدیدی است.

تنگنای ژنتیکی همیشه درمورد جمعیت‌های آسیب‌پذیری که حفاظت از آن‌ها مهم است، مسئله‌ی نگران‌کننده‌ای به‌شمار می‌رود. در این وضعیت، معمولا بقای گونه‌ی در معرض خطر در بلندمدت به خطر می‌افتد. اما گونه‌های آفتی همچون موش‌های صحرایی، موش، سوسک‌ها و ساس‌ها در معرض تلاش‌های عمدی مکرر در جهت ازبین‌بردن جمعیت قرار دارند.

مشکل این جا است که معمولا کارکنان مدیریت آفات با شهرها یا دارندگان املاک همکاری ندارند و این برنامه‌ها اغلب در دوره‌های زمانی کوتاه‌مدت انجام می‌شود. این در حالی است که دانشمندان به ردیابی ماندگاری آفات شهری در بلندمدت علاقمند هستند. جورجینا سیلویرا، به‌عنوان هماهنگ‌کننده‌ی بهداشت محیط شهر سامرویل در ماساچوست، در خط مقدم تلاش برای تلفیق مدیریت آفات و تصمیم‌گیری‌های سیاسی، با دیدگاهی علمی و در روندهای طولانی‌مدت است. سیلویرا خاطرنشان می‌کند:

بیشتر این شرکا درمورد جمعیت موش‌ها در بلندمدت فکر نمی‌کنند. در مفهوم عملی، مانند این است که آتش‌سوزی را با راه‌حل‌های سریع خاموش کنید؛ اغلب به این دلیل که ارتباط کمی بین ساکنان، سازمان‌های شهری، متخصصان مدیریت آفات و دانشمندان درمورد اهداف پایدار وجود دارد.
موش‌های راتوس نروژیکوس

نسل آینده موش‌های راتوس نروژیکوس

بقای سازگارترین موش‌ها

برای موش‌هایی که از برنامه‌‌ی کنترل آفات جان سالم به در می‌برند، دو نتیجه بلندمدت وجود دارد که گروه پژوهشی ما درحال بررسی آن است. نخست و مورد نگران‌کننده، ایده‌ی «بقای اصلح» است. یک برنامه‌ی کنترل موش موفق می‌تواند بیشتر افراد آن جمعیت را حذف کند. بازماندگان احتمالا دارای صفات خاصی هستند که موجب می‌شود آن‌ها دربرابر روش‌های دفع جوندگان مقاومت کرده و زنده بمانند. این بازماندگان سپس فرزندان زیادی تولید می‌کنند که صفات مفید آن‌ها را به‌همراه دارند. اگر طی یک برنامه‌ی کنترل، تنها سازگارترین موش‌ها زنده بمانند، بازماندگان ممکن است حتی بهتر بتوانند با شرایط شهری کنار آمده و از منابع آن استفاده کنند و جمعیت جدیدی از موش‌هایی برتر را پدید می‌آورند که می‌توانند تولیدمثل کرده و جمعیت را احیا کنند. درحقیقت، دانشمندان نسخه‌های خاصی از برخی از ژن‌ها را شناسایی کرده‌اند که موجب می‌شود سمومی که برای کشتن جوندگان استفاده می‌شود، روی موش‌های حاوی این واریانت‌های ژنی تأثیری نداشته باشد. این واریانت‌های ژنی مفید در برخی از جمعیت‌های طبیعی موش که مرتبا درمعرض این سموم قرار می‌گیرند، نیز دیده می‌شود.

تکامل موش‌های بیمارگونه

ازطرف دیگر، زیست‌شناسان می‌دانند که ممکن است عواقب منفی شدیدی در انتظار جمعیت‌هایی باشد که فاقد تنوع ژنتیکی هستند؛ چیزی که مشابه خطرات همخونی در انسان است (ازدواج فامیلی). داده‌های سالوادور نشان می‌دهد که موش‌ها ممکن است به‌سرعت طی یک برنامه‌ی کنترل کشنده، بخش زیادی از تنوع ژنتیکی خود را از دست بدهند. این تنوع، کلیدی است که با آن‌گونه‌ها می‌توانند طی انتخاب طبیعی دربرابر تغییرات محیطی پاسخ دهند؛ محیط‌های شهری نیز می‌توانند به سرعت تغییر کنند.

بنابراین دومین پیامد بلندمدت ممکن برای موش‌هایی که در معرض برنامه‌های کنترل مکرر قرار می‌گیرند، کاهش تدریجی در ماندگاری، تولیدمثل و دیگر صفات مرتبط با شایستگی تکاملی است. این موضوع در کلاغ‌ها دیده شده است؛ جایی که همخونی با کاهش ماندگاری و ضعف سیستم ایمنی همراه بوده است. موش‌هایی که به‌تدریج ضعیف و بیمارتر می‌شوند، مطمئنا سناریوی برتر در مبارزه با هجوم مداوم موش‌ها هستند.

بنابراین برای موش‌های میدان چرچیل، سالوادور و دیگر مکان‌هایی که در آن‌ها به‌طور مداوم برنامه‌های کنترل اجرا می‌شود، چه اتفاقی می‌افتد؟

گروه پژوهشی ما برای درک این موضوع که آیا موش‌ها به سمت ایجاد مجموعه‌ای از صفات فوق‌العاده یا صفات بیمار پیش می‌روند، درحال مطالعه‌ی جمعیت‌ها قبل و پس از اجرای برنامه‌های کنترل است تا مشخص شود که چگونه ماندگاری، تولیدمثل و دیگر صفات سودمند در جریان این برنامه‌های کنترل تغییر پیدا می‌کنند.

جاناتان ریچاردسون

جاناتان ریچاردسون درحال وزن کردن یک موش به‌عنوان قسمتی از مطالعه‌ی موش‌ها در نیویورک

 اما مطالعه‌ی این جنبه‌ها از زیست‌شناسی موش‌ها، در جمعیت‌های وحشی و مخصوصا در محیط‌ها شهری بسیار چالش‌برانگیز است. شاید با استفاده از ابزارهای ژنتیکی بتوان عملی‌ترین راه‌ها را برای ارزیابی اثربخشی برنامه‌های کنترل پیدا کرد و روش استانداردی را ایجاد کرد که در سرتاسر جهان قابل استفاده باشد.

ما می‌دانیم که کنترل موش‌های شهری باید چیزی فراتر از فقط مسموم کردن آن‌ها باشد. کنترل جامع جوندگان به تمرکز بر اهداف بلندمدت و پایدار، کاهش جمعیت‌ها تا سطح قابل تحمل با استفاده از ابزارهای مختلفی مانند جونده‌کش‌ها، یخ خشک و حتی استفاده از داروهایی برای کاهش باروری، نیاز دارد. البته ساده‌ترین و مؤثر‌ترین روش، کاهش دسترسی به زباله‌ها و نصب سطل‌های زباله‌ی ضدجونده است. در همین حین، پژوهش‌ها می‌توانند مشخص کنند که این همه پول و تلاش چه تأثیری روی آفات شهری دارد؛ آیا درحال کاهش قابلیت زنده‌مانی آن‌ها هستیم یا به تکامل کمک می‌کنیم تا موش‌هایی با خصوصیات برتر ایجاد کند.

تبلیغات
داغ‌ترین مطالب روز

نظرات

تبلیغات