فیلم‌های آینده از طریق ذهن کنترل می‌شوند

جمعه ۱۸ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۶:۱۵
مطالعه 5 دقیقه
معمولا هنگامی که فیلمی را تماشا می‌کنید، با خیال راحت می‌نشینید و به صفحه نمایش خیره می‌شوید. اما یک کارگردان جوان انگلستانی، می‌خواهد بینندگان را در نحوه‌ی نمایش فیلم‌ دخیل کند.
تبلیغات

ریچارد رامچورن، فارغ‌التحصیل دانشگاه ناتینگهام در انگلستان، کارگردانی است که چند سال گذشته را صرف ساخت فیلم‌هایی کرده که بینندگان می‌توانند با ذهن خود کنترل‌شان کنند. روند تماشای چنین فیلم‌هایی ساده است؛ کافی است، بینندگان از یک هدست الکترومغزنگاری برای کنترل فعالیت‌های مغز استفاده کنند. با استفاده از این هدست‌ها، ترتیب صحنه‌ها، موسیقی متن و افکت‌های فیلم بسته به تغییرات ذهنی بینندگان تغییر می‌کند.

 فیلم جدید رامچورن، فیلم کوتاه ۲۷ دقیقه‌ای به نام لحظه (The Moment) است که در آن داستان آینده‌ای تاریک روایت می‌شود و در آن استفاده از رابط‌های مغز به کامپیوتر، به یک امر معمول تبدیل شده است. رامچورن در زمان تدوین فیلم خود، تریلرهایی از این فیلم را در سالن‌های نمایش شهر ناتینگهام به نمایش در آورد. گروه‌های ۶ تا ۸ نفری، امکان تماشای فیلم او را پیدا کردند. البته در جریان نمایش فیلم، تنها یکی از بینندگان امکان کنترل فیلم را داشت و باقی افراد، فقط به تماشای فیلم می‌نشستند. رامچورن همچنین می‌خواهد، به‌زودی فیلم خود را در جشنواره فیلم شفیلد نمایش دهد.

هدست‌های الکترومغزنگاری همچون هدست‌های MindWave ساخت شرکت NeuroSky، با اندازه‌گیری فعالیت‌های الکتریکی مغز در محدوده‌ی فرکانسی خاصی که گفته می‌شود مسئول توجه است، میزان توجه فرد را اندازه‌گیری می‌کنند. اگرچه در مورد اینکه این دستگاه‌ها تا چه حدی می‌توانند کارایی داشته باشند، هنوز تردیدهای زیادی وجود دارد. سپس، اطلاعات ثبت‌شده به‌صورت بی‌سیم به یک لپ‌تاپ فرستاده می‌شوند و به وسیله‌ی نرم‌افزاری که رامچورن طراحی کرده، برای تدوین صحنه‌ها، موسیقی متن و موارد دیگر استفاده می‌شوند. همچنین بینندگان مجبور نیستند که عضله‌هات خود را حرکت دهند.

با این تکنیک، حدود ۱۰۱ تریلیون نسخه مختلف از یک فیلم ایجاد می‌شود

انجام چنین کارهایی به تنهایی هیجان‌انگیز است؛ اما ایده‌ی رامچون، فراتر از تغییرات جزئی است. او می‌گوید، این فرایند به بینندگان اجازه می‌دهد که فیلم را به صورت آگاهانه یا به وسیله‌ی پاسخ‌های طبیعی تدوین کنند و به این ترتیب یک حلقه‌ی بازخوردی دو طرفه را شکل دهند. در واقع، فیلم با توجه به احساس فرد تغییر می‌کند.

رامچون می‌گوید:

فیلم، تقریبا به بخشی از سیستم ذهنی بیننده تبدیل می‌شود.

آغاز رابط‌های مغز به کامپیوتر

رامچون ۳۹ ساله که در زمینه‌ی ساخت فیلم‌های کوتاه، مستند و ویدئو موسیقی فعال است، پیش از این هم آزمایش‌هایی را در زمینه‌ی ترکیب فناوری با کار خود انجام داده است. او در سال ۲۰۱۳، برای اولین بار، ایده‌ی دخیل کردن رابط‌های مغز و کامپیوتر را در فیلم‌های امتحان کرد. او برای نخستین فیلم کنترل ذهنی خود، معایب سفر در زمان (The Disadvantages of Time Travel) از یک هدست NeuroSky استفاده کرد.

بینندگان به صورت آگاهانه یا به وسیله‌ی پاسخ‌های طبیعی خود فیلم را تدوین می‌کنند

اولین فیلم او، نسبت به فیلم جدیدش خلاصه‌تر بود و بین تخیلات شخصیت اصلی و دنیای واقعیت در رفت‌وآمد بود. هدست‌هایی که رامچورن از آن بهره بود، پلک‌زدن بینندگان را کنترل و از آن برای تغییر در ترتیب صحنه‌ها استفاده می‌کرد. او همچنین از نحوه‌ی توجه بینندگان (با توجه به محدوده‌ی فرکانس‌های امواج مغزی که هدست کنترل می‌کرد) برای تعیین زمان و نحوه‌ی تعویض بین صحنه‌های خیالی و دنیای واقعی استفاده می‌کرد.

رامچورن می‌گوید که فیلم معایب سفر زمان، فیلم شلوغی بود. در واقع، کنترل مبتنی بر پلک‌زدن، بینندگان را از یک تجربه‌ی تعاملی محروم می‌کرد و در عوض، آن‌ها را نسبت به کارکرد ذهنی خودشان آگاه می‌کرد. اما با این حال، رامچورن می‌گوید که با دیدن نسخه‌ی کارگردان (Director’s Cut)، نسخه‌ای که با تماشای خود او دستکاری شده بود، متوجه شده است که فیلم، حداقل قابل تماشا است.

احتمالات بی‌شمار

رامچورن برای فیلم لحظه، به جای پلک‌زدن بینندگان، تمرکز خود را روی توجه فرد معطوف کرده است. در واقع، میزان توجه فرد به مانند یک منحنی سینوسی بالا و پایین می‌رود و هر شش ثانیه افول می‌کند. بنابراین او از این تغییرات طبیعی برای تعیین ترتیب‌ صحنه‌های فیلم استفاده کرد.

ترتیب صحنه‌ها، موسیقی متن و افکت‌های فیلم بسته به ذهن بینندگان تغییر می‌کند

رامچورن فکر می‌کند، با در نظر گرفتن تمام احتمالات برای تغییرات ذهنی، در حدود ۱۰۱ تریلیون نسخه‌ی مختلف از فیلم، پدید می‌آید. او برای انجام این کار، باید برای یک فیلم ۲۷ دقیقه‌ای، سه برابر تصاویر و شش برابر صداهای بیشتری نسبت به یک نسخه‌ی معمولی ضبط کند. در اکثر موارد تفاوت‌ها ظریف هستند، مانند تغییرات جزئی در موسیقی متن و افکت‌های فیلم. اما تفاوت‌های آشکاری هم وجود دارد، در یک نسخه بیننده می‌تواند، دفترچه‌ی یادداشتی را ببینید که یکی از شخصیت‌های اصلی در آن یادداشت‌برداری و طراحی‌های انجام داده و همچنین گفت‌و‌گوهای بیشتری را بشنود.

آفیش تبلیغاتی فیلم لحظه (The Moment)، فیلم کنترل ذهنی جدید ریچارد رامچورن. به گفته‌ی کارگردان، بینندگان می‌توانند با استفاده از هدست‌های الکترومغزنگاری، فیلم‌ را تدوین کنند

استیو بنفورد، استاد علوم کامپیوتر در دانشگاه ناتینگهام و مشاور رامچون، گفت:

با هنر تعاملی مانند این، همیشه نمی‌دانید که چه اتفاقی (در فیلم) می‌افتد، باید آنچه اتفاق می‌افتد را تفسیر کنید و همچون یک کارگردان، بین پررنگ یا کم‌رنگ نشان دادن مواردی انتخاب کنید.

تعامل بینندگان در فیلم

رامچورن، اولین کسی نیست که سعی کرده تا بینندگان را در جریان فیلم دخیل کند. تاریخ سینما پر از تلاش‌های مختلفی از دست است. یاکوب گابوری، استادیار فیلم و رسانه در دانشگاه کالیفرنیا، برکلی، به یاد می‌آورد که در دهه‌ی ۱۹۹۰ در سالن سینما نشسته بود و با استفاده از یک جوی‌استیک بین دو پایان‌بندی فیلم، یکی را انتخاب می‌کرد. گابوری می‌گوید که ساخت فیلم‌هایی که نسبت به فعالیت مغز واکنش نشان می‌دهند، ممکن است فیلمسازان را به ساخت فیلم‌هایی متفاوتی با روایت‌ها و داستان‌ها، تصاویر و صداهای مختلفی سوق دهد.

 اغلب بینندگان به‌طور خاصی با داستان فیلم درگیر می‌شوند، بنابراین امکان انجام چنین کاری از منظر کارگردان می‌تواند؛ جالب‌توجه باشد.

اما گابوری می‌گوید، این دست فیلم‌ها، به این دلیل که توسط یک نفر کنترل می‌شوند، برای تماشای جمعی در سالن‌های سینما مناسب نیستند. رامچورن می‌گوید که تماشای فیلم‌های کنترل ذهنی به‌وسیله‌ی یک جمع را هم آزمایش کرده است. او می‌گوید، به‌عنوان مثال به سه نفر اجازه داده که کنترل‌کننده‌های اصلی (از طریق پلک‌زدن یا اطلاعات الکترومغزنگاری) فیلم باشند. رامچورن می‌گوید، حالتی که هر شخص مسئول کنترل یکی از عناصر فیلم مانند موسیقی متن یا ترتیب صحنه‌ها باشد، بهتر است.

تبلیغات
داغ‌ترین مطالب روز

نظرات

تبلیغات