انتخاب هیئت مدیره توسط کارمندان، راهکاری برای داشتن محیط کار سالم

سه‌شنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۷ - ۱۶:۳۰
مطالعه 4 دقیقه
انتخاب اعضای هیئت مدیره توسط کارمندان، راهکاری ساختارشکنانه در مدیریت شرکت است که موجب افزایش کارایی و علاقه‌ی افراد و کاهش استعفا خواهد شد.
تبلیغات

در حال حاضر ساختار کلی شرکت‌ها در همه‌جای جهان به‌این شکل است که کارمندان هر روز برای انجام وظایفی مشخص به محل کار می‌روند. این وظایف توسط مدیرعامل و مدیر ارشد اجرایی تعیین می‌شوند. در تصمیم‌گیری برای انتخاب وظایف نیز هیئت مدیره متشکل از مدیران ارشد و برخی سهام‌داران دخیل هستند. این گروه وظیفه‌ای با عنوان دستیابی به اهداف و برنامه‌ریزی‌های مالی دارند که توسط خودشان و سهام‌داران اصلی شرکت تعیین شده‌اند.

در این ساختار، مدیرعامل و تیم مدیریتی او، رابطان بین هیئت مدیره و کارمندان هستند. خود کارمندان هیچ نقشی در تعیین وظایف و مشخص کردن پاداش یا تنبیه مربوط به آن ندارند. به بیان دیگر، آن‌ها با بی‌فایدگی در زمینه‌ی تصمیمات کلان شرکت روبرو هستند و همیشه نیروی لازم برای خستگی از محیط کار را حس می‌کنند.

انتخابات آنلاین

تامی بالدوین، سناتور دموکرات ایالت ویسکانسین آمریکا است که اخیرا مدلی جدید برای انتخاب هیئت مدیره شرکت‌های عمومی مطرح کرده. پیشنهاد او می‌تواند به‌عنوان راهکاری برای تمامی شرکت‌ها مد نظر قرار بگیرد. طبق برنامه‌ی ارائه‌شده توسط او، کارمندان حق انتخاب یک‌سوم از اعضای هیئت مدیره را خواهند داشت. گزارشات میدانی در مورد این ایده نیز نشان می‌دهند که اکثر مردم حامی آن هستند. مؤسسه‌ی Civis Analytics وظیفه‌ی سرشماری در مورد این ایده را داشته و گزارش کرده است که ۵۳ درصد از ۳۳۰۰ فرد شرکت‌کننده، حامی انتخاب هیئت مدیره توسط کارمندان بوده‌اند. سؤال اصلی این مؤسسه‌ در نظرسنجی این‌گونه بیان شده است:

در بسیاری از کشورها، کارمندان شرکت‌های بزرگ، نماینده‌هایی در بین اعضای هیئت مدیره انتخاب می‌کنند تا علایق و نظراتشان را در تیم‌های تصمیم‌گیرنده اعمال کنند. دموکرات‌ها بر این عقیده هستند که این سبک مدیریتی، کارمندان را به شرکت‌ علاقه‌مندتر می‌کند و به آن‌ها نقشی قابل توجه می‌دهد. در مقابل جمهوری‌خواهان معتقدند که این نوع از مدیریت برای شرکت بد است و کارایی زیادی ندارد. آیا شما از حق کارمندان در انتخاب نمایندگانی در بین اعضای هیئت مدیره پشتیبانی می‌کنید؟

منظور از بسیاری از کشورها در متن بالا، آلمان است. در این کشور هیئت‌ نظارتی شرکت‌های بزرگ شامل درصد مساوی از سهام‌داران و مدیران دیگر و نمایندگان کارمندان است. تحقیقات نشان می‌دهد این سبک مدیریت در کاهش ترک شرکت و افزایش کارایی و سطح حقوق کارمندان مؤثر بوده است. علاوه بر آن با اجرای این طرح، تساوی پرداخت حقوق و مزایا نیز رعایت می‌شود. البته درآمد سهام‌داران در این طرح به مقدار ناچیزی کاهش می‌یابد؛ اما در عوض تمام کارشناسان از واریز شدن جریان درآمدهای شرکت به سمت کارمندان پشتیبانی می‌کنند.

کارشناسان آمریکایی معتقدند که فاصله‌ی حقوق مدیران و کارمندان روز به روز درحال افزایش است. این فاصله در آخرین آمار به عدد ۲۵ برابر رسیده است. آن‌ها امیدوارند با حضور نماینده‌هایی از کارمندان در هیئت‌های تصمیم‌گیری، این فاصله به میزانی معقول برسد و از این طریق، عموم جامعه نیز از آن سود ببرند.

مدیر موفق

گزارش مؤسسه‌ی سیویس، تقسیم‌بندی سیاسی شرکت‌کنندگان را نیز مشخص و عنوان می‌کند که دموکرات‌های آمریکایی بیش از جمهوری‌خواهان، طرفدار این طرح هستند. به هر حال آنچه از جمع‌بندی تحقیق به‌ دست آمده، نشان‌دهنده‌ی علاقه‌ی عمومی به این سبک از مدیریت است. برخی توضیحات رأی‌دهندگان نشان می‌دهد که آن‌ها معتقدند کارمندان، نیروها و دلایل اصلی حفظ یا شکست یک شرکت هستند و باید در تصمیم‌گیری‌ها دخیل باشند. بعلاوه، آن‌ها باید مطمئن باشند که از لحاظ شرایط مالی در مساوات قرار دارند.

حضور در میان تصمیم‌گیرندگان، انگیزه‌ی کارمندان را افزایش می‌دهد

در نهایت باید به این نکته اشاره کرد که این طرح هنوز در بسیاری از نقاط جهان اجرا نشده و در حد پیشنهاد باقی مانده است. آنچه مشخص است، نقش بسیار مهم و حیاتی کارمندان در پیشرفت سازمان‌ها است. شاید بتوان آن‌ها را سهام‌داران اصلی در شرکت‌ها نامید. این کارمندان هستند که از نتایج نهایی تصمیمات مدیران سود یا ضرر می‌برند و به نظر می‌رسد نقش داشتن آن‌ها در تصمیم‌گیری‌ها، نتایج بهتری داشته باشد.

البته اجرای این طرح نیز چالش‌های خاص خود را دارد. شاید کارمندان حاضر در هیئت‌های تصمیم‌گیرنده، درخواست حقوق‌های غیر متعارف داشته باشند. در حالت بدتر ممکن است مدیران برخی از این اعضا را با وعده‌های دروغین به سمت خود متمایل و نقش آن‌ها را در تصمیمات کمرنگ کنند. به هر حال با وجود تمام این چالش‌ها، شروع کردن این طرح می‌تواند راهکارهای جدیدی برای مدیریت بهتر سازمان‌ها و جلوگیری از طرد ذهنی شرکت توسط کارمندان، پیش روی مدیران قرار دهد.

نظر شما چیست؟ ایا می‌توان چنین سبکی از مدیریت را در کشور ایجاد کرد؟ آیا شرکت‌ها و کارمندان ایرانی به این سطح از بلوغ رسیده‌اند که فضایی دموکراتیک‌تر داشته باشند؟

تبلیغات
داغ‌ترین مطالب روز

نظرات

تبلیغات