آیا برای اجرای هر ایده‌ای به تأسیس استارتاپ نیاز دارید

«برنامه‌ی بعدی‌ات چیست؟» این جمله، یک سؤال عمومی است که غالباً مدیران از کارمندانشان می‌پرسند. گرچه انتظار ندارند مخاطبشان، پاسخ خاصی به آن‌ها بدهد؛ چراکه می‌دانند کارمندان معمولاً به دنبال مسئولیت‌ بیشتر، فرصت‌ شغلی بهتر، یک دفتر کاری جدید یا شرکت در یک تیم یا دپارتمان متفاوت هستند.

اما ممکن است شما واقعاً جویای چیزی کاملاً متفاوت باشید؛ مثلاً بخواهید تیم خودتان را بسازید یا کسب‌وکار جدیدی راه بیندازید. بسیاری از مردم فکر می‌کنند این همان زمانی است که باید شغل سابق خود را ترک کنند؛ اما آن‌ها اشتباه می‌کنند. شما می‌توانید هم‌زمان با حرفه‌ای که مدت‌ها است دنبال می‌کنید، ایده‌ی نوآورانه‌ی خود را پیگیری کنید.

شرکت‌های خوب همیشه از ایده‌های عالی و افرادی که می‌توانند به این ایده‌ها زندگی ببخشند، استقبال می‌کنند. آنچه شما نیاز دارید اراده و استقامت بی‌پایان، یک طرح کسب‌وکار حساب‌شده و مدبرانه و آمادگی برای شب‌بیداری‌ و کار زیاد است. 

شما باید همان فردی باشید که مفهوم اولیه‌ی ایده را به فروش می‌رساند.

مسلماً عالی و آرمانی خواهد بود اگر بتوانید به‌عنوان یک ایده پرداز، نقش قهرمان را به عهده بگیرید و از جایگاهی برتر، به آنچه می‌گذرد نگاه کنید. ولی موضوع این است که حتی بهترین شرکا و همکاران شما نمی‌توانند با همان اشتیاقی که شما ایده‌ی خود را مطرح می‌کنید و نمی‌گذارید انحرافی از مسیر اصلی به وجود بیاید، به شرح برنامه‌های شما بپردازند. همیشه در جلسات ملاقات با سرمایه‌گذاران و مدیران حضورداشته باشید؛ در غیر این صورت نمایندگی افکارتان را به دست کسانی سپرده‌اید که ممکن است پس از مدتی از شرح مفاهیم مورد نظر شما، خسته شوند. مهم نیست که درنهایت پیروز می‌شوید یا شکست می‌خورید؛ اما لااقل هرگز بابت کوتاهی و قصورتان پشیمان نمی‌شوید.

بهترین راه محافظت از ایده، این است که از همان مراحل اولیه، کیفیت تمام خروجی‌ها را کنترل کنیم. به دیگران نشان بدهید شما بهترین فردی هستید که می‌توانید به این ایده رنگ واقعیت ببخشید؛ زیرا واقعیت مهم دیگری نیز وجود دارد: همیشه افرادی هستند که فکر می‌کنند می‌توانند کار شما را بهتر از خودتان انجام دهند.

اگر ایده‌ی خوبی مطرح کرده‌اید که وضعیت فعلی بازار را به چالش می‌کشد، احتمالاً با مخالفت‌های گوناگونی مواجه خواهید شد. برخی از مخالفان ایده‌ی شما، رقیبانی هستند که در بازار حضور دارند و برخی دیگر، از گروه‌های سنتی صنعت شما بیرون می‌آیند. اجازه ندهید که این بازخوردها و انتقادات، شما را از ادامه‌ی مسیر ناامید و دلسرد کند.

از طرف دیگر، ممکن است زمانی که برای فروش ایده، وارد معاملات اولیه شدید، شما را تحت‌ فشار بگذارند تا افراد جدیدی به تیمتان اضافه کنید. اگر می‌بینید پذیریش اعضای جدید، کمکی به پیشبرد اهدافتان نمی‌کند، در برابر این خواسته مقاومت کنید. به یاد داشته باشید که ایده‌های بزرگ، توسط افرادی پرورش می‌یابند که همفکر و هم‌عقیده‌اند.

شریل سندبرگ می‌گوید: «اگر بخواهید همه را راضی و خشنود نگه‌دارید، هرگز پیشرفت نمی‌کنید.» به لحاظ انسانی هم امکان‌پذیر نیست که بخواهید همه را متقاعد کنید و به اهدافتان هم پایبند بمانید. انرژی‌ خود را بایت چنین مسائلی هدر ندهید.

همان‌طور که کارشناسان می‌گویند، بسیار مهم است که به اصول خود پایبند و متعهد باشید. اما اگر اشتیاقتان به تعصب تبدیل شود، ایده‌ی شما دیگر رشد نخواهد کرد. به یاد داشته باشید که مراقبت از ایده و تعصب کورکورانه، باهم متفاوت‌اند.

تعصب و سرسختی باعث می‌شود روانی و پویایی ایده را از دست بدهید و افراد هوشمندی را که واقعاً قصد دارند به شما کمک کنند، از خود برانید. همیشه برای پیشروی آماده‌ باشید؛ اما آن‌قدر سریع حرکت نکنید که گزاره‌هایی را که به بهبود خروجی‌های شما منجر می‌شوند، نادیده بگیرید. کلید موفقیت شما این است که آنچه می‌خواهید انجام دهید، کدگذاری کنید و هدف نهایی‌تان را مشخص کنید تا بتوانید حرکتتان را روی نمودار درست، نگه‌دارید. اما درعین‌حال در برابر محدودیت‌های بودجه و واکنش‌های پیش‌بینی‌ناپذیر، منعطف باشید. گاهی اوقات ممکن است پیشنهاد‌هایی دریافت کنید که تضادی با هدف نهایی‌تان ندارند و به‌صورت یک فعالیت مکمل، روند پروسه‌های شما را تسریع می‌کنند. نباید چنین فرصت‌هایی را از دست بدهید.

قبل از اینکه فرآیند تولید محصول جدیدی را شروع کنید، مطمئن شوید که خروجی‌ با وعده‌های شما مطابقت دارد. پیش از اینکه نتایج احتمالی کارتان را اعلام کنید، مستندات اثبات آن را فراهم کنید. دنیای امروز پر است از محصولات جدید فانتزی و اعلامیه‌های پر زرق‌وبرق و شرکت‌هایی که هرگز به آنچه می‌گویند عمل نمی‌کنند. به همین دلیل اگر نتوانید صحت و نتیجه بخشی برنامه‌های خود را ثابت کنید، مردم نسبت به وعده‌ها و پیشنهادهای شما، خوش‌بین نخواهند بود.

خلاقیت و کیفیت، همیشه به‌صورت ذهنی تعریف می‌شوند. شاید هیچ واکنش و پاسخ عینی، متضمن حرکت روی به جلوی شما نباشد؛ اما اگر به پتانسیل ایده‌ی خود ایمان‌ دارید و می‌دانید که طرحتان مقیاس‌پذیر است، از آن چشم‌پوشی نکنید. به شرکتتان نشان دهید که چرا باید به اجرای ایده‌ی شما کمک کنند. با این روند، نتیجه‌ی نهایی بیش از آنچه فکر می‌کنید تأثیرگذار خواهد بود.