قوانین ناگفته محیط کار برای فارغالتحصیلان جدید
فارغالتحصیلی هیجانانگیز (و ترسناک) است. شما دنیایی را ترک میکنید که تمام قاعده و قانونهایش را میدانستید و به دنیایی جدید وارد میشوید. از شما انتظاراتی میرود که کسی تابهحال با شما مطرح نکرده است. قوانینی که در محیط کار مهم هستند، معمولاً جایی نوشته نشدهاند. این قوانین نکات سادهای هستند که کارکنان قدیمی آنها را بدیهیات میدانند.
۱- شما در این مکان هستید تا کارتان را انجام دهید
به نظر امری بدیهی میآید، اما لورن برگر مؤسس و مدیرعامل InternQueen معتقد است تمایل فارغالتحصیلان جدید به پیشرفت و ترقی باعث میشود آنها بخواهند همزمان کارهای زیاد و مختلفی را امتحان کنند که لزوماً ربطی به شغلی که در ابتدا برای آن استخدام شدهاند، ندارد.
شما ممکن است در خیلی کارها خوب باشید؛ اما وقتی برای یک شغل استخدام میشوید باید بر کاری تمرکز کنید که مسئولیت اجرای آن را دارید. حتی اگر جوان بااستعدادی باشید، هنگامیکه کارهای زیادی را علاوه بر وظیفهی خود متقبل میشوید، دیگر نمیتوانید انتظارات اولیه شغل خود را برآورده کنید.
۲- به دنبال یادگیری باشید
هنگامیکه دانشجو هستید برنامه کلاسی و تاریخ امتحانات شما مشخص است. میدانید دقیقاً در چه روزی باید کجا باشید و اساتیدی دارید که به شما درس میدهند. زمانی که سردرگم میشوید حتماً کسی شما را راهنمایی میکند. در محل کار این موارد صادق نیست. پورتر براسول، مدیرعامل ویکی از مؤسسین سازمان Jopwell، میگوید بهتر است جوانان هرچه زودتر متوجه شوند بعد از تحصیلات آکادمیک باید چه آموزشهایی ببینند و چه دورههای عملی را بگذرانند. آموزش کاری مثل چیزی در کلاسهای دانشگاه میبینید نیست.
۳- بازخوردها خودبهخود به دست نمیآیند
در دوران دانشگاه شما سریعاً بازخوردهای تلاشتان را با سیستم نمره دهی میبینید. اما در محیط کار برای هر وظیفهای که انجام میدهید به شما نمره نمیدهند. ممکن است آخر هر هفته ندانید عملکردتان چطور بوده است. این عدم قطعیت برای بسیاری از جوانان تازهکار شوک بزرگی است.
خیلی وقتها خودتان باید بازخورد کارهایتان را جویا شوید. البته مهم است که در شرایط مناسب و با سؤالات سنجیده آن را مطرح کنید. برای مثال اگر از مدیر کاری خود بپرسید نظرش در مورد کارتان چیست، احتمالاً پاسخ مفیدی نمیگیرید. بهتر است بهطور خصوصی سؤالتان را واضح از او بپرسید تا او فرصت کند به شما بگوید چهکارهایی را خوب انجام دادهاید و کجا باید بهتر عمل کنید.
۴- توجه به جزئیات بسیار مهم است
برگر که کار خود را بهعنوان دستیار در یک آژانس ورزشی تفریحی شروع کرده، بر این عقیده است که یکی از سختترین کارها فکر کردن به همهچیز با تمام جزئیات است. مثلاً اگر رئیستان از شما میخواهد یک جلسه کاری برای ناهار تنظیم کنید، نباید فراموش کنید که گزینههای مختلف را برای رزرو رستوران چک کنید و جایی را انتخاب کنید که پارکینگ داشته باشد.
بهعنوان یک کارمند تازهوارد ممکن است حتی کارهای پیشپاافتاده را خراب کنید. ممکن است هزینهی این اشتباهات جزئی باشد، ولی توجه نکردن شما به جزئیات میتواند در آینده به شرکت صدمه جدی بزند و شغل شمارا در معرض خطر قرار دهد.
۵- خودتان را بهعنوان قسمتی از یک مجموعه بزرگ ببینید
هنگامیکه فارغالتحصیلان جدید در یک سازمان استخدام میشوند، اغلب نمیدانند نقش آنها چه تأثیر مهمی در کل شرکت ایفا میکند. وقتی شما بهعنوان یک تازهوارد جایی مشغول به کار میشوید، ازآنجاکه بر وظایف خود متمرکز هستید و میخواهید برای اولین بار تخصص خود را یاد بگیرید، اغلب نمیتوانید شرکت را بهعنوان یک واحد کل ببینید. هر چه زودتر نقش ویژه خود را در شرکت متوجه شوید، در شغل خود مؤثرتر حرکت میکنید.
اینکه بدانید خودتان را چطور با یک مجموعه بزرگ سازگار کنید، به زندگی حرفهایتان معنی جدیدی میدهد. شما میفهمید چرا کاری که انجام میدهید اهمیت دارد؛حتی اگر وظیفه بسیار کوچکی باشد. نهتنها میتوانید باذوق و استعداد خود گرهی از مشکلات شرکت باز کنید و مجموعه را به سمت جلو حرکت دهید (بدون اینکه مسئولیتهای فعلیتان را فراموش کنید) بلکه با شغلتان بهتر ارتباط برقرار میکنید و حس بهتری خواهید داشت. با توجه به میزان زمانی که سرکار هستید، خشنودی از زندگی کاری یکی از اجزاء اصلی خوشبختی در زندگی شخصی به شمار میرود.
۶- شرکت موظف نیست نیازها و منافع شما را در نظر بگیرد
شاید هضم این قانون کمی سخت باشد؛ ولی بهجز مواردی که در قانون آمده و نکاتی که در قرارداد کاریتان مشخص شده است، شرکت وظیفهی دیگری در برابر شما به عهده ندارد. بهعنوان یک کارمند شما باید ارزش شرکت را افزایش دهید، به همین دلیل خیلی وقتها نیازهای شرکت بر نیازهای شما مقدم است.
فریدا پولی، مدیرعامل و یکی از مؤسسان شرکت کاریابی Pymetrics، میگوید یکی از بزرگترین شوکها برای یک فارغالتحصیل جوان، این است که از محیط آموزشی دانشگاه که در آن مصرفکننده و دریافتکننده خدمات است، وارد محیطی میشود که یک کارگر بهحساب میآید و باید نیازهای مشتریان را برطرف کند. شما باید بتوانید این تغییر پایهای را بهطور مناسب مدیریت کنید.
۷- هیچکس بهاندازه خود شما به شغلتان اهمیت نمیدهد
در پایان باید به یاد داشته باشید که شرکت برای کسب درآمد تأسیس شده است، نه برای اینکه به زندگی حرفهای شما کمک کند. گاهی اوقات شما باید ببینید چطور میخواهید رشد کنید و آن را در چهارچوب شغلتان طراحی کنید.
ماریا اوکامپو مدیر یک مؤسسه مدیریت استعداد فکر میکند اغلب فارغالتحصیلان بدون یک برنامه و ساختار مشخص از رسیدن به موفقیت بازمیمانند؛ چراکه برای اولین بار در زندگی کسی قطعات یک ساختار را کنار هم نچیده است تا آنها بتوانند در آن چهارچوب رشد کنند.
بهعنوان یک فارغالتحصیل باید خیلی زود بفهمید که موفقیت کاری در شغل شما چیست و متوجه این موضوع باشید که هیچکس بهاندازه خود شما روی موفقیتتان سرمایهگذاری نمیکند. کسی نیست که هرروز کار شمارا بررسی کند و ببیند چقدر پیشرفت کردهاید.
شما باید در جلسه مصاحبه افقهای کاری خود را روشن کنید و پیش از شروع به کار، با کارمندان قدیمی شرکت صحبت کنید تا متوجه شوید در این شرکت چطور میتوان به موفقیت رسید، در غیر این صورت ممکن است هرگز به حقایق ناگفته محیط کاری خود دست پیدا نکنید.
برگر معتقد است که جوانان باید نقش خود در شرکت و ملزومات آن را درک کنند و ببینند آیا با اولویتهایشان در زندگی سازگار است یا نه؛ چراکه بسیاری از جوانان با انتظارات شغلی خاصی که در ذهن خود ساختهاند، بعد از روبهرو شدن با واقعیت، ناامید میشوند و از کار خود دست میکشند.
نظرات