۱۱ علامت که نشان می‌دهد شغل‌تان در حال نابود کردن شما است

دوشنبه ۹ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۴:۰۰
مطالعه 6 دقیقه
امروزه راضی نبودن از شغل و فضای کاری یک اپیدمی معمول است که خیلی از افراد آن را به عنوان واقعیتی از زندگی پذیرفته‌اند. داشتن یک شغل به معنی رفع نسبی نیازهای اقتصادی است؛ بنابراین سعی می‌کنند خیلی احساسات را در آن دخیل نکنند. با زومیت همراه باشید تا با علائم نارضایتی از شغل بیشتر آشنا شویم.
تبلیغات

همه در شغل خود روزهای سخت و بدی را تجربه کرده‌اند. اما اگر شما جزء آن دسته از افرادی هستید که هر روز صبح تا آخر هفته، با ترس و استرس از خواب بیدار می‌شوید یا در حین کار در پشت میز خود بارها تا آستانه‌ی اشک ریختن پیش می‌روید، احتمالا با مشکلی جدی‌تر از معمول مواجه هستید.

"امی مارین"، نویسنده‌ی کتاب "۱۳ کاری که افراد قوی انجام نمی‌دهند" می‌گوید که محیط کار افراد، این پتانسیل را دارد که آن‌ها را نابود کند و در موارد خاصی به افسردگی بکشاند. مشکل از اینجا شروع می‌شود که وقتی وارد یک دام شدید، بیرون آمدن از آن راحت نخواهد بود.

خانم مارین در این کتاب نوشته است:

خستگی روحی در کار، شما را  در یک چرخه‌ی دائمی گیر می‌اندازد و باعث می‌شود که افکار و رفتار شما نیز شکل منفی به خود بگیرد. طبیعتا هر چه افکار منفی در شما شدت پیدا کند و رفتارهای غیرقابل پیشبینی‌تان بیشتر شود، احساس بدتری پیدا خواهید کرد.

در ادامه به این ۱۱ علامت نامطلوب اشاره خواهیم کرد:

۱. شما مدام و بی وقفه در مورد شغل خود فکر می کنید

بعدازظهرها و آخر هفته ها زمان استراحت و آرامش ذهن شما است. بنابراین اگر وقتی در خانه هستید، دائم به اظهار نظر مضحک خود در جلسه‌ی امروز صبح فکر می‌کنید و این دغدغه را دارید که فردا صبح، دوباره باید برای این شغل لعنتی بیدار شوید، زندگی شخصی شما دچار بحران خواهد شد.  

فکر کردن زیاد در مورد کار، ارتباط تنگاتنگی با افسردگی دارد و باعث می شود که افراد از لذت زمان آزادی که برای خود دارند، بی‌بهره بمانند.

۲. شما از کار خود زیاد شکایت می کنید

وقتی که از کار خود عصبی و ناراضی هستید، می‌توانید از بدی شغل خود برای دوستان، خانواده و هر کسی که دو گوش قابل شنیدن دارد صحبت کنید.  

این عمل در کوتاه مدت تسکین‌دهنده است، اما بنا به گفته‌ی خانم مارین: «این روش درست نیست؛ چرا که قدرت ذهنی شما را کاهش می‌دهد». ضمن این که می‌تواند اندوه و اضطراب شما را هم بیشتر کند.

۳. وقتی با همکاران خود به مناسبتی دور هم جمع می شوید، به جای احساس تفریح، حس کسالت پیدا می کنید

هر کس حریم شخصی خودش را دارد؛ اما بهتر است گاهی هم اجتماعی باشید و از بودن در جمع لذت ببرید. 

شاید یکی از دلایلی که شغل شما مانند موریانه، شما را از درون می خورد، نداشتن معاشرت با همکارانتان باشد و صحبت کردن با آن‌ها را خسته‌کننده می‌دانید.  

در این صورت شما از آن دسته افرادی هستید که ترجیح می دهند ناهار را به جای سالن ناهار‌خوری ، پشت میز خود صرف کنند و ساعت شماری می‌کنند تا زمان کاری تمام شود .

۴. افکار شما در مورد شغل‌تان به شکل اغراق‌آمیزی منفی است

وقتی با دید منفی به کار خود نگاه می‌کنید، افکار منفی مدام در ذهن شما شروع به رژه رفتن می کنند: «من هیچ وقت در این شرکت به جایی نخواهم رسید» و یا «این من هستم که همیشه باید سرزنش بشنوم».

مارین می گوید: «این گفتگوهای درونی می‌تواند شما را به سقوط نهایی نزدیک و نزدیک‌تر کند».

۵. شما نکات مثبت شغل خود را نادیده می گیرید

وقتی روح شما آزرده است، طبیعی است که نیمه‌ی خالی لیوان را ببینید. برای مثال اگر در یک روز کاری ۹ اتفاق خوب و مثبت بیافتد، حواس شما روی آن یک اتفاق بد متمرکز  می‌شود؛ چرا که برای یک فرد خسته، نادیده گرفتن نکات مثبت کار راحتی است.

۶. شما دائم از لحاظ جسمی بیمار می‌شوید

افسردگی یک اختلال شایع است؛ اما وقتی بیشتر از دو هفته ادامه پیدا کند باعث بروز ناراحتی‌های جسمی هم می‌شود.

برای بعضی افراد، این علائم خود را به شکل معده درد، سر درد و دیگر مشکلات بدنی نشان می‌دهد. علاوه بر این، ممکن است که سیستم ایمنی بدن شما آن‌قدر قوی نباشد و شما را به راحتی به بیماری‌هایی مثل سرماخوردگی یا دیگر بیماری‌ها مبتلا کند.

۷. صبح‌ها با سختی زیاد از تختخواب جدا می‌شوید

البته این درد مشترک خیلی از افراد است، اما برای کسانی که از شغل خود متنفر هستند موضوع بغرنج‌تر است؛ چرا که برخاستن از تختخواب به معنای یک قدم نزدیک‌تر شدن به محیط کار است.

مطمئنا، استقبال از روزی که از ادامه دادن آن وحشت دارید، کار خیلی سخت و بعضا غیر ممکنی است. 

۸. شما زودرنج و عصبی هستید

خانم مورین در کتاب خود می گوید: «شغلی که شما را غمگین می‌کند، باعث می‌شود که صبر و حوصله‌ی شما به مرور زمان کم‌تر شود».

در چنین شرایطی هر چیزی می تواند شما را عصبانی کند. کافی است که تلفن همکاران شما مدام زنگ بخورد یا یک نفر یک سوال ساده مانند این بپرسد: «تو می دانی این گزارش کی باید آماده شود؟» 

۹. به شرکت تماس می گیرید و می گویید امروز بیمار هستید؛ در حالی که فقط می خواهید سر کار نروید

وقتی شغل شما باعث ایجاد مشکلات ذهنی و جسمانی می شود، تمام تلاش خود را به کار می‌گیرید تا از آن فرار کنید.

۱۰. پیشرفت و ارتقای شغلی برای شما اهمیتی ندارد

بنا به گفته‌ی خانم مارین: «افزایش تعداد دفعات تاخیر، عدم مشارکت در کارها و انجام کارها به شکل درهم و برهم نشانه‌هایی هستند که بی‌علاقگی شما به کار را نشان می‌دهند».

خانم مارین در این رابطه هشدار می‌دهد: «این علائم بارزتر از بقیه خود را نشان می‌دهند و می‌توانند منجر به تنزیل مقام یا اخراج شما شوند».

۱۱. جمعه شب‌ها احساس افسردگی می‌کنید

شروع هفته‌ی کاری برای فردی که شغلش را دوست ندارد یک مصیبت است و این حس آزردگی از عصر روز قبل (یا حتی زودتر) شروع می‌شود.

ممکن است که همه‌ی این علائم در شما وجود نداشته باشد یا بدون مشاهده‌ی هیچ‌کدام از آن‌ها مطمئن باشید که از شغل خود متنفر هستید. آنچه اهمیت دارد این است که بدانید در مقابل هزینه‌ای که می‌پردازید چه چیزی به دست می‌آورید. حتی اگر مجبور هستید به شغل افتضاح خود ادامه دهید! باز هم با فکر کردن به گزینه‌ی نجات‌بخش «تغییر»، خود را زندانی و اسیر در یک وضعیت ثابت ندانید.

تبلیغات
داغ‌ترین مطالب روز

نظرات

تبلیغات