جفتگیری نئاندرتالها با انسانهای مدرن خیلی پیشتر از آنچه که تصور میشد روی داده است
۱۷ فوریهی امسال گروهی از پژوهشگران گزارشی را در مجلهی نیچر منتشر کردند. آنها در این گزارش خود از شواهد مستدلی مبنی بر انجام یک فرایند جفتگیری میان انسانها و نئاندرتالها حدود ۱۰۰ هزار سال پیش پرده برداشتهاند. نکتهی ویژهای که در کار آنها وجود دارد این است که دانشمندان توانستهاند نخستین شواهد ژنتیکی را پیرامون سناریویی ارایه دهند که بر طبق آن گفته میشود انسانهای اولیهی مدرن قارهی افریقا را ترک کردهاند و سپس با اعضای کهن (که امروزه از میان رفتهاند) از خانوادهی انسانها در هم آمیختهاند، اما نکتهی قابل توجهی که وجود دارد این است که این اتفاق خیلی پیشتر از مهاجرت اصلی انسانهای مدرن از سرزمین افریقا و ساکن شدنشان در سایر سرزمینها روی داده است. گفتنی است که پراکندگی اصلی انسانهای مدرن از افریقا و اسکانشان در مکانهای دیگری در حدود ۶۵ هزار سال پیش روی داده و اجداد همهی انسانهای غیرافریقایی تبار امروزی در واقع از همان گروه هستند.
پروفسور آدام سیپل (Adam Siepel) یکی از سرپرستان گروه که زیستشناس از آزمایشگاه CSHL هم است در این باره میگوید:
اکنون چندین سال است در پی اولین ترتیبدهی ژنومی نئاندرتالها در سال ۲۰۱۰ به این نکته پی بردهایم که بین انسانهای مدرن و نئاندرتالها قطعا عمل لقاح صورت گرفته است. اما پیش از این و بر پایهی دادههایی که تا به امروز یافت شده بودند، تاریخ وقوع این رویداد حدود ۴۷ تا ۶۵ هزار سال پیش در نظر گرفته شده بود که این زمان در واقع حدود همان بازهای است که انسانهای مدرن از سرزمین افریقا پراکنده شدهاند. بر اساس یافتههای ما ظاهرا این رویداد بسیار قدیمیتر از این بازهی زمانی است.
علاوه بر پروفسور سیپل که یکی از اعضای مرکز سیمونز در CSHL است، در این پژوهش چندین نفر از انستیتوی مکس پلانک در زمینهی مردمشناسی فرگشتی هم همکاری داشتند و در مجموع این گروه پژوهش از ۱۵ همکار تشکیل شده بود. سیپل در ادامهی صحبتهایش گفت:
یکی از موارد بسیار جالبی که در یافتههای ما آشکار شد، وجود نوعی نشانه از جفتگیری در روندی متضاد با روندهای شناخته شدهی پیش از این بود. به عبارتی ما در این کار توانستیم وجود دی ان ای انسانی را در ژنوم نئاندرتالها نشان دهیم؛ به جای آنکه دی ان ای نئاندرتال را در ژنومهای انسانی مشاهده کرده باشیم.
این یافتهها در واقع نتایج به دست آمده از چندین مدلسازی کامپبوتری پیشرفته بودند و طی این الگوریتمهای مدلسازی، ژنومهای کامل بیش از صدها انسان امروزی با ژنومهای کامل و ناقص چهار انسان کهن به دقت مورد مقایسه قرار گرفت و نتیجهی کار هم دستیابی به دانش فعلی ما دربارهی الگوهای مهاجرتی بود.
مردمانی که امروزه در سرزمینهای خارج افریقا زیست میکنند و دارای تبارهای اروپایی، اوراسیایی یا آسیایی هستند به وضوح در آنها بخشهای ژنومی سرچشمه گرفته شده از نئاندرتالها مشاهده میشود. این تکهها در واقع نشانههایی از رخ دادن جفتگیری میان انسانها و نئاندرتالها است و در ادامهی روند کوچ انسانهای مدرن به خارج از افریقا روی داده است و برآورد میشده که در حدود ۶۰ هزار سال پیش روی داده باشد.
این رخداد تلویحا حاکی از این است که کودکان متولد شدهی نئاندرتال-انسانمدرن در بیرون از سرزمین افریقا در نزد انسانهای مدرن پرورش یافتهاند و در ادامه هم با سایر انسانهای مدرن در هم آمیختهاند. این روند در واقع چرایی باقی ماندن اندکی از دی ان ای نئاندرتالها را در ژنومهای انسانی تشریح میکند.
از سویی دیگر باید بگوییم که انسانهای افریقایی معاصر، نشانههای قابل کشفی از ژنومهای نئاندرتالها را در خود ندارند. این امر به این معنی است که هرگونه آمیزش جنسی میان انسانهای مدرن و نئاندرتالها در واقع توسط انسانهایی انجام شده که در خارج از قارهی افریقا میزیستهاند. به گفتهی ایلان گرانائو (Ilan Gronau)، نیاکان جمعیتهای افریقاییتبار امروزی احتمالا موقعیتی برای در هم آمیزش با جمعیتهای نئاندرتال نداشتهاند، زیرا نئاندرتالها به صورت عمده در بیرون از افریقا میزیستهاند.
شواهد یافت شده مربوط به شارش ژنی از انسانهای مدرن به ژنوم نئاندرتالها در واقع روی یک نئاندرتال ویژه به کار رفت که بازماندههای این نئاندرتال چند سال پیش و درون غاری در جنوبغرب سیبری و در کوههای آلتائی واقع در نزدیکی مرز روسیه و مغولستان پیدا شده بود. نیای انسان مدرنی که توانسته است ژنهای انسانی را به این نئاندرتال مذکور که با نام «نئاندرتال آلتائی» شناخته میشود انتقال دهد با یک تکهی استخوان انگشت تشخیص داده شده است و به گفتهی دانشمندان این انسان باید در زمانی بسیار پیشتر از ۶۰ هزار سال پیش به خارج از افریقا مهاجرت کرده باشد؛ ۶۰ هزار سال پیش زمانی است که انسانهای مدرن به طور گسترده از سرزمین افریقا به اروپا و آسیا پراکنده شدهاند.
در مقابل این پدیده، دو نئاندرتال یافت شده در غارهای اروپا که برای این آزمایش ترتیبدهی شده بودند و یکی از آنها از کرواسی و دیگری هم از اسپانیا به دست آمده بود، هیچ کدام از آن دو دی ان ای سرچشمه گرفته از انسانهای مدرن را در خود نداشتند. گروه در طی بررسی خود از تحلیل دی ان ای یک انسان کهن خویشاوند دیگر نیز بهره بردند. یک انسان دنیسووان (Denisovan) که بقایای آن در همان کوههای آلتائی به دست آمده بود برای این کار استفاده شد. دنیسووانها همانند نئاندرتالها دستهای از خط خانوادهی انسان هستند که در نهایت رو به انقراض گذاشتهاند. خویشاوندان هر دوی این انسانهای کهن در همان غار و البته در مقاطع زمانی مختلف میزیستهاند.
دنیسووان تحلیل شده در این بررسی، بر خلاف نئاندرتال یافت شده در همان غار اثری از دی ان ای انسان مدرن را در خود نداشت. مسلما این به این معنا نیست که انسانهای مدرن هرگز با دنیسووانها یا نئاندرتالهای اروپایی درهم آمیزش نداشتهاند. سیپل دربارهی معنای ضمنی این رویداد چنین میگوید:
نشانهای که ما در این نئاندرتال آلتائی از انسان مدرن دیدهایم، احتمالا از یک رویداد آمیزشی سرچشمه میگیرد و مربوط به زمانی پس از اشتقاق این خط نئاندرتالهای از خویشاوندان کهنترشان است و برآورد میشود که این رویداد مربوط به کمی بیش از ۱۰۰ هزار سال پیش باشد.
رشتههای مربوط به انسان مدرن در نئاندرتال آلتائی ظاهرا از یک گروه از نیاکان انسانهای مدرن از افریقا سرچشمه گرفته است. این دسته از انسانها در زمانی بسیار زودتر از سایر انسانها جدا شدهاند؛ در واقع زمانی در حدود ۲۰۰ هزار سال پیش که در آن برای نخستین بار افریقاییهای امروزی به دستههای گوناکون در پهنهی سرزمین افریقا تقسیم شدهاند. بنابراین باید فاصلهی زمانی درازی میان زمان انشعاب این گروه از انسانهای مدرن از درخت خانوادهی انسان در حدود ۲۰۰ هزار سال پیش تا زمان بر جای گذاشتن نشانههای ژنتیکی از خود در نئاندرتالهای آلتائی در حدود ۱۰۰ هزار سال پیش و زمانی پیش از رو به انقراض گذاشتنشان وجود داشته باشد.
تحلیلهای این گروه شامل بیش از ۵۰۰ ژنوم از انسانهای افریقایی امروزی بودند. مارتین کولویلم (Martin Kuhlwilm) یکی از اعضای گروه در این باره میگوید:
من به دنبال یافتن ناحیههای ژنومی بودم که در آنها نئاندرتال آلتائی دارای رشتههای شبیه آنچه که در انسانها میبینیم باشد. ما میدانیم که انسانهای غیرافریقایی امروزی دارای نشانههایی از نئاندرتالها در خود هستند و بنابراین در جستجوی ما این دسته از افراد به کار نمیآمدند. بنابراین ما تصمیم گرفتیم برای انجام بررسی خود از ژنومهای مردم امروزی مربوط به پنج جمعیت گوناگون در پهنهی قارهی افریقا استفاده کنیم و در ادامه هم جهشهایی را که در اغلب این انسانها مشترک بودند شناسایی کنیم.
دادههای به دست آمده از این بررسی ما را به شواهدی رساندند که بر طبق آن، ناحیههایی در ژنوم نئاندرتال آلتائی وجود داشت که دارای جهشهای مشاهده شده افریقاییها بودند؛ اما در دنیسووانها یا نئاندرتالهای یافت شده در غارهای اروپا چنین چیزی مشاهده نشد. سیپل در این باره میگوید:
این امر با سناریوی شارش ژنی از یک جمعیت مرتبط با انسانهای مدرن به نئاندرتالهای آلتائی سازگار است. در صورت غیر محتمل شمردن آلودگی نمونههای دی ان ای و پیشگیری از برخی منابع ممکن برای روی دادن خطا در نتایج، ما به طریق دیگری نمیتوانیم این مشاهدات را توجیه و تشریح کنیم.
پژوهشی که در این مقاله تشریح شد از سوی بنیاد ویژهی آکادمی علوم چین، ICREA، EMBO، مجموعهی مکس پلانک، بنیاد کرکلر، MICINN و همچنین انستیتوی ملی سلامت امریکا حمایت میشد.
نظرات