در این سالها، فیلمهای سینمایی بسیاری از روی رمانهای نوشته شده برای نوجوانان ساخته شده و بر روی پردهی نقرهای رفتهاند. شاید بتوان نقطهی آغازین این حرکت در سینما را اکران نسخهی اول «بازیهای عطش» در سال ۲۰۱۲ دانست. فروش خوب این فیلم و محبوب شدن آن در گیشهها و سودآوری بسیارش برای سازندگان، به وجود آمدن پروژههای تازهای در این سبک را سبب شد. از بین این فیلمهای تازه، سری فیلمهای «دوندهی هزارتو» (Maze Runner) و «ناهمتا» (Divergent) نزد مخاطبان اینگونه آثار از مابقی محبوبتر شدند و سودآوری خوب آنها از همان نسخهی اول آغاز شد. «یاغی» دومین نسخه از سری فیلمهای «ناهمتا» چند ماه قبل اکران شد و فروشی کاملا منطقی را تجربه کرد. منظورم از کلمهی منطقی این نیست که سازندگان از فیلم دقیقا انتظار این حد فروش را داشتند یا این که فیلم فروشی بسیار خوب را تجربه کرد، علت به کار بردن این کلمه این است که فروش «یاغی» در گیشهها خبر از یک آمار ارزشمند داشت: «تقریبا تمام مخاطبان اثر قبلی قسمت دوم را هم دیدند». اصولا یکی از مشکلات بزرگ اینگونه فیلمها چیزی نیست جز این که کیفیت بسیاری از آنها نسخه به نسخه افت میکند. حداقل کاری که «یاغی» در انجامش موفق است حفظ کیفیت نسخهی اول و عدم پسرفت است، هر چند که در زمانهایی پایش را کمی جلوتر نیز قرار میدهد.
اگر به رویدادهای مرتبط با بازی و سرگرمی علاقمند هستید به زومجی سر بزنید. شما همچنین میتوانید آخرین رخدادهای زومجی را از صفحهی ما در اینستاگرام دنبال کنید.
نظرات