اگر «بتمن آغاز میکند»، جلوهی تازه و واقعگرایانه اما در عین حال تاریکتر و پیچیدهتری از بتمن را بهمان نشان داد، «شوالیهی تاریکی» نه تنها کیلومترها در پیشبرد و عمق بخشیدن به عناصر، اتمسفر و بحثهای مطرح شده در قسمت اول، جلوتر بود، بلکه بازی خطرناکِ ابرقهرمانانهی بروس وین را چنان هنرمندانه دچار پیچش تراژیکِ سوزناکِ غیرمنتظرهای میکند که هنوز وقتی به تماشای فیلم مینشینیم، نمیتوانیم باور کنیم در اصل شاهد یک اثر ابرقهرمانی هستیم که اینقدر استادانه و به دور از کلیشهها ساخته شده است. همان فیلمهای ابرقهرمانی که آنها را با قصهها و کاراکترهای رنگارنگ، پراکشن، سطحی، قابلپیشبینی و در یک کلام پاپکورنی میشناسیم. قبل از تماشای «آغاز میکند»، هرگز تصور نمیکردیم نولان و دستیارانش قرار است چگونه دنیای خفاش سیاه را زیر و رو کنند. اما وقتی فیلم را دیدیم، از واقعگرایی میخکوبکننده، نمادگرایی زیبا، داستانپردازی نزدیک و خاکستری و صدالبته شخصیتپردازی معرکهی بروس وین و بتمن، به شدت جا خوردیم. «آغاز میکند» تقابلِ بروس وین با شیطانِ درونش، بتمن را به تصویر میکشید و تمام. همهی کاراکترها از راس الغول گرفته تا ریچل و مترسک بودند تا ما بهتر و عمیقتر بروس و آسیبهای روانی دوران کودکیش را درک کنیم و بهتر با او همذاتپنداری کنیم، تا برخلافِ همیشه، او را شکنندهتر و سیاهتر پیدا کنیم.
اگر به رویدادهای مرتبط با بازی و سرگرمی علاقمند هستید به زومجی سر بزنید. شما همچنین میتوانید آخرین رخدادهای زومجی را از صفحهی اینستاگرام زومجی دنبال کنید.
نظرات