همهچیز در اپیزود آغازینِ فصل پنجم از لحاظ اجرا و ضربآهنگ همان چیزی بود که در طول این سالها از «بازی تاج و تخت» دیدهایم. افتتاحیههای «بازی تاج و تخت» هیچوقت انفجاری نبودهاند و نقطهی اوج هیجان سریال را ثبت نکردهاند. این یکی هم دقیقا در همین مسیر قدم برمیداشت. البته این نکتهی بدی نیست. اگر اپیزود ۶ یا ۷ هر فصل بهطرز دیوانهکنندهای مهیج و دگرگونکننده است، به خاطر این است که اپیزودهای قبل کارشان را در پیریزی و زمینهچینی صحیح و دقیق داستان به خوبی انجام دادهاند. بنابراین، شاید نتوان «جنگهای آینده» را اپیزودی شگفتآور قلمداد کرد، اما میتوان آن را درانجام وظیفهای که داشت، صیقلخورده، تر و تمیز و موفق دانست. اول از همه، بگذارید ببینم کسی متوجهی پرچم خاندان بولتون (همان نشانِ “انسان پوستکنده”ی مورمورکننده) بر فراز وینترفل در تیتراژ آغازین اپیزود شد؟ در گذشته بعضی وقتها به این فکر میکردم که وینترفلِ خالی از سکنه و فراموششده چرا هنوز در تیتراژ حضور دارد، اما مثل اینکه وینترفل هم بعد از مدتها دوباره به بازی شاهان بازگشته است. با این تفاوت که به جای باافتخارترین انسانهای هفت پادشاهی، اکنون برخی از کثیفترین انسانها بر تخت فرماندهی آن نشستهاند. با توجه به حرفهایی هم که در طول اپیزود دربارهی آزادسازی وینترفل زده شد، گمان میرود به احتمال بالا یکی از جنگهای آینده را در نزدیکی وینترفل ببینیم. چون میدانید که راهروهای این قصر پُر از خیانتکارانی است که نیاز به کسی دارند تا آنها را شستشو دهد.
برای مطالعهی کامل این مقاله به زومجی مراجعه کنید.
اگر به رویدادهای مرتبط با بازی و سرگرمی علاقمند هستید به زومجی سر بزنید.
نظرات