روبن اُستلوند، فیلمساز سوئدی، از طریق فیلماش «فورس ماژور» ما را به ارتفاعاتِ بکر و مجذوبکننده فرانسه میبرد و با خانوادهای همراهمان میکند که بیژامههای خیلی راحت و زیبایی میپوشند و در آن ژاکت و کاپشنهای رنگارنگ واقعا دوستداشتنی به نظر میرسند، اما طولی نمیکشد که در خلال ثانیهها، بافت زندگی زناشویی و خانوادگیشان را زیر میکروسکوپی پرپیچوخم و عجیب و غریب میگذارد و در نتیجه درام روانشناسانهی تکاندهندهای بیرون میکشد که برخی اوقات تبدیل به یک کمدی اجتماعی منجمد و خاص میشود و گاهی مواقع هم دربارهی وظایف، نقش، غرور، دروغ و خیانت در قولهایی که دادهایم و به طور کلی فرو ریزی ناگهانی ساختمان یک خانواده مدیحهسرایی میکند. چیزی که باعث تمام این هرجومرجها میشود، آنقدر ناگهانی، بیگانه و دور از انتظار است که واقعا بیننده مطمئن نیست که آیا باید به رفتار این آدمها در مواجهه با این حادثه، بخندد یا داستان را جدی بگیرد، کمی نزدیکتر به اتفاقات نگاه کند، خودش را جای کاراکترها بگذارد و ببیند آیا اگر خودش هم آنجا بود، در مقابل چنین سونامی دیوانهواری، مقاومت نشان میداد یا دستهای تسلیماش را بالا میگرفت و عواقباش را به جان میخرید.
برای مطالعه کامل این مقاله به زومجی مراجعه کنید.
اگر به رویدادهای مرتبط با بازی و سرگرمی علاقمند هستید به زومجی سر بزنید.
نظرات