سه موردی که باید پیش از اعتراض به هم تیمی خود در نظر داشته باشیم

همیشه حضور افراد قدرتمند در یک کار تیمی نشان‌‌دهنده‌ی موفقیت و کسب نتیجه‌ای دلپذیر نیست. این گونه مشکلات در انجام کارهای گروهی در کشورمان بیش از سایر کشورها به چشم می‌خورد و روشن‌ترین نمونه‌های آن را نیز می‌توان در انجام انواع پروژه‌های دانشجویی در دوران تحصیل یا پروژه‌های کاری مشاهده کرد. یکی از مواردی که در اغلب کارهای گروهی می‌توان به روشنی دید، سرزنش دیگران به دلیل نبود موفقیت در پیشبرد مرحله‌ای از کار است. سرزنش دیگران آسان‌ترین کاری است که می‌توان انجام داد. در صورتی که مشکلی در فرآیند انجام کار پیش آمده باشد، اولین اقدام یافتن یک قربانی است. شاید در کوتاه مدت بتوان چنین روشی را برای حل مشکلات در پیش گرفت، اما در طولانی مدت این موضوع باعث از هم پاشیدن تیم خواهد شد. در کمپانی‌های نوپا و تازه تاسیس چنین مشکلاتی و طرز برخورد می‌تواند در کوتاه‌ترین زمان ممکن، مجموعه را بن بست برساند. با توجه به اینکه رقبای دیگری نیز در بازار حضور دارند، از این‌رو مشکلات داخلی آخرین مساله‌ای است که هر استارت‌آپی می‌خواهد با آن روبرو شود.

نکته‌ای که در این مواقع باید در نظر گرفت حفظ کردن خونسردی است که نتیجه‌ی آن گرفتن تصمیمات بهتری است. در صورتی که اعضای تیم قادر باشند در مواقع ضروری به اعصاب خود مسلط شوند، می‌توانند در مواقع اضطرار تصمیمات بسیار بهتری را بگیرند. در ادامه به بیان مواردی خواهیم پرداخت که در صورت ایجاد مشکل به دلیل کوتاهی و قصور یکی از اعضای تیم، می‌توانید از خود بپرسید تا از انجام کارهای غیرعقلانی و گرفتن تصمیمات در حال عصبانیت پرهیز کنید. در صورتی که مشکلی در اثر کوتاهی یا نبود آگاهی یکی از اعضای تیم ایجاد شد، می‌توانید سه سوالی را که در ادامه مطرح می‌کنیم، از خود بپرسید.این روش نه‌تنها می‌تواند منجر به پیاده‌سازی فرهنگی دوستانه در محیط کار شود، بلکه در حل مشکل پیش آمده نیز بسیار کمک می‌کند. با اتخاذ چنین روش‌هایی دوستانتان تصمیماتی با ریسک بالا گرفته و شما نیز به‌عنوان یک رهبر قابل احترام شناخته خواهید شد.

تجربه نشان داده که بسیاری از مشکلات ایجاد شده در استارت‌آپ‌ها به دلیل حضور افراد بد نیست، بلکه فرآیند در پیش گرفته شده برای این منظور ناکارآمد است. در صورتی که یکی از اعضای تیم اشتباهی را مرتکب شد، نباید فرد مورد نظر را مورد ملامت قرار داد، بلکه باید به ساختار و بستری که کار در آن انجام می‌شود، توجه داشت. آیا پروتکلی برای مشکل ایجاد شده پیش بینی شده یا نه؟ آیا روش اتخاذ شده بهترین و بهینه‌ترین روش موجود بوده است؟ در صورتی که توجه خود را به طرز کار عملیات و روش انجام کارها معطوف کنید، از حالتی که در آن تصمیمات احساسی می‌گرفتید، فاصله می‌گیرید. چنین طرز فکری را باید نگاه به سیستم از بیرون خواند که در این صورت می‌توان به راحتی مشکلات و نقص‌های موجود را تشخیص داد.

در صورتی که فرآیند و روش در پیش گرفته شده را بسیار مناسب و منطقی می‌دانید و اعتقاد دارید که فرد مورد نظر قابلیت انجام کار را نداشته، پس بهتر است نگاهی به فرآنید انتصاب افراد و سپردن وظایف در تیم خود به‌عنوان یک رهبر داشته باشد. در صورتی که دلایل روشنی برای ناکارآمدی افراد در جایگاه اعطا شده داشته باشیم، دراین صورت می‌توان با نگاهی به سابقه‌ و کارنامه‌ی کاری‌ افراد و اعضای یک تیم به این موضوع پی برد که افراد در جایگاه مناسب خود قرار ندارند. در واقع نبود چینش مناسب نفرات منجر به ناتوانی افراد برای عمل به وظایف خود شده که این موضوع نیز بسته به فرآیند در پیش گرفته شده در سیستم دارد.

در کنار انتخاب یک فرآیند دقیق و تنظیم شده برای پیش بردن کارها در یک سیستم، باید راه کارآمدی را نیز برای ارتباط افراد انتخاب کرد. شاید در ابتدای کار و با کم بودن تعداد اعضای تیم، این مساله چندان اهمیت نداشته باشد، اما با افزایش تعداد اعضای تیم و گسترش سیستم، پیدا کردن یک راه کارآمد و خوب برای ارتباط بین اعضای تیم، بسیار ضرور خواهد بود. شاید علت اینکه در کمپانی‌های بزرگ شاهد کند بودن چرخه‌ی خلاقیت و عرضه‌ی محصولات نوآورانه هستیم، سخت بودن ارتباط بین بخش‌های مختلف است. تحقیقات مختلف نشان داده که با بزرگ شدن گستره‌ی تیم‌ها، خلاقیت و کارآمدی نیز کاهش می‌یابد.

یکی از راه‌های مقابله با این روش، استخدام نکردن افراد تا زمانی است که به فرد مورد نظر نیاز مبرمی نباشد. با در پیش گرفتن چنین سیاستی نه‌تنها ارتباط بین افراد بهتر می‌شود، بلکه هزینه‌های سازمان نیز کاهش می‌یابد. یکی دیگر از سوالاتی که باید در زمان بروز مشکل پرسید، یافتن نفری است که فرد خاطی با آن در ارتباط بوده. همیشه همه‌ی افراد گزارش‌های کاری خود را برای شما ارسال نمی‌کنند و از این رو همه‌ی مدیران از مشکلات موجود در مراحل انجام یک کار آگاه نیستند.

یکی از روش‌هایی که می‌تواند در حل مشکل پیش آمده بسیار کاربردی باشد، ارتباط مستقیم با تمام اعضای تیم است. ارتباط مستقیم با اعضای تیم و صحبت رو در رو یکی از ملزومات در استارت‌آپ‌ها است. این موضوع باعث می‌شود تا روند خلاقیت و نوآوری شتاب بیشتری بگیرد و شما از این موضوع مطمئن شوید که همه‌ی اعضا در پیشبرد کارها دخیل هستند. در صورت بروز مشکل در فهم مساله، می‌توان به کارآمد بودن ابزار ارتباطی مورد استفاده نیز توجه کرد. برای مثال می‌توان به ابزار‌های ارتباطی نظیر Asana و Slack اشاره کرد که روند ارتباط بین اعضای تیم را بسیار تسهیل می‌کنند.

 برخورد با یک فرد در یک تیم، به همان جا ختم نمی‌شود. احساسات اعضای تیم جریحه‌دار می‌شود و افراد راه مستقلی را برای کار در پیش می‌گیرند. این حس مانند یک ویروس در کل کمپانی گسترده می‌شود و یک مشکل کوچک در انتها به یک مساله‌ی اساسی تبدیل می‌شود.

در صورت بروز مشکل، باید به این فکر افتاد که چگونه می‌توان تدابیری اندیشید که از وقوع دوباره‌ی مشکل پیشگیری کرد. پیش‌بینی راه‌های پیشگیری از وقوع مشکلات می‌تواند در آینده بسیار یاری دهنده باشد. انسان جایز الخطا است و بروز اشتباهات مخصوصا در کمپانی‌های نوپا و استارت‌آپ‌ها امری اجتناب ناپذیر است، از این‌رو پیش‌بینی روش‌هایی برای پیشگیری بسیار کارآمد است. ریسک‌پذیری در انجام کارها امری است که تنها از این طریق می‌توان نوآوری و خلاقیت را به کمپانی آورد و از این‌رو در صورتی که فردی در این حوزه دچار اشتباه شد، باید به خاطر داشت که این روند بخشی از فرآیند است. با نگاهی به گذشته، مواردی را که باید اصلاح شوند، یافته و همچنان رو به جلو حرکت کنید. به یاد داشته باشید که ارتکاب اشتباه نمی‌تواند یک کمپانی را به زیر بکشد، اما نحوه‌ی واکنش به اشتباه پتانسیل فرو بردن یک استارت‌آپ در باتلاق مشکلات متعدد را دارد.