«گریم فندنگو» در قدم اول همچون یک کلاسیکِ واقعی در طول این سالها، هرگز اثرگذاریاش را از دست نداده. همچون یک اثر فکرشده، هنوز شبیه آن را ندیدهاید و مثل دنیای واقعی، سازندگان شما را درآن به تعاملی تا سر حد جنون دعوت میکنند. سبک و سیاق هنری تکرارنشدنی بازی، بعد از همهی این سالها، چشمهایتان را به سوی جزییاتش جذب میکند. هروقت کاراکتری دهان به سخن باز میکند، محو دیالوگهای جالب و عالی آن میشوید. موسیقی یکراست پرتتان میکند به داخل فیلمهای نوآر دههی ۵۰-۶۰ با رگههایی از عناصر امریکای لاتین و جز. از گشت و گذار در محیطهای گرم و زندهی بازی سیر نمیشوید؛ از هدایت مانوئل کالاورا، شخصیت اصلی بازی، در دور و اطرافِ ادارهی محلکارش گرفته تا وقتی خودتان را در شهر بندری «روباکاوا» با آن کافههای پرزرق و برق و آدمهای دورافتادهاش که هرکسی گوشهای مشغول گفتگو است، پیدا میکنید و محو بازتاب مهتاب روی آبهای اقیانوس میشوید و از دیدن کت و شلوار گرانقیمتِ مائول-که حسابی به کلهای اسکلتیاش میآید-ذوق میکنید.
برای مطالعهی کامل این بررسی به زومجی مراجعه کنید
اگر به رویدادهای مرتبط با بازی و سرگرمی علاقمند هستید به زومجی سر بزنید.
نظرات