سیستم برآورد احتمال ladsbroke (یک شرکت انگیسی فعال در شرطبندی و بازی)، «استفان الوپ» مدیر سابق بخش آفیس مایکروسافت که هم اکنون مدیر عامل نوکیا -بزرگترین تولیدکننده تلفنهای مبتنی بر ویندوز فون- را با شانس 1-2 به عنوان محتملترین گزینه معرفی کرده است.
گزینهی بعدی در رتبه بندی، «کوین ترنر» از مدیران ارشد مایکروسافت با شانس 1-7 میباشد. مدیران سابق و طیفهای مختلفی در لیست 10 گزینهی احتمالی جای دارند.افرادی شامل «ریید هسین» عضو سابق هیات مدیرهی مایکروسافت و مدیرعامل کنونی بخش اجرایی شرکت Netflix، حتی «جان دوناهی» مدیرعامل Ebay وjack Dorsey ( یکی از موسسان توییتر ) شانس کمی دارند و برای گزینههایی مانند jony Ive طراح شرکت اپل در این دسته بندی شانسی در نظر گرفته نشده است.
در انتهای لیست نیز «تیم کوک» مدیر بخش اجرایی اپل با شانس 1-100 بعد از بیل گیتس با شانس 1-33 قرار دارد! احتمالات هر چه هم که باشند باز هم به نظر نمیرسد که بیل گیتس بتواند وارد میدان شود. مقامات مایکروسافت میگویند به هیچ وجه امکان بازگشت گیتس به پستاش وجود ندارد. با این حال او با استفاده از مشاورهی هیئت مدیره حرف آخر را در مورد فرد جایگزین بالمر خواهد زد. به رغم وجود این حقیقت که بیل گیتس به عنوان رئیس هیئت مدیره و مشاور در توسعهی پروژههای کلیدی، در شکستها و موفقیتهای سالهای اخیر شرکت با بالمر سهیم بوده است، اما «مارک بنیوف» مدیرعامل سایت salesforce.com (که عنوان مبتکرترین شرکت را در زمینه رایانش ابری به یدک میکشد)، اعتقاد دارد که در این موقعیت بحرانی، گیتس تنها فرد شایسته این پست میباشد. او معتقد است که:
برای ایجاد تحولی تمام عیار در مایکروسافت، شخصی آرمانگراتر و توانمندتر از بیل گیتس وجود ندارد. جذابیت او نه فقط به خاطر ارائهی نگرشی نو، بلکه به خاطر مدیریت مبتنی بر استعداد جمعی است.
وی عقیده دارد همانند استیو جابز که بعد از 10 سال دوری به اپل بازگشت و به مدت 36 ماه نقشی فراتر از مدیر عاملی موقت را ایفا کرد، بیل گیتس نیز فراتر از مدیر عامل موقت ظاهر خواهد شد. البته ماریک بنیوف در طی دوران حرفهای خودش، فقط بزرگترین طرفدار مایکروسافت نبوده است! او کارش را در Oracle شروع کرد سپس در سال 1999 به عنوان یکی از پایهگذاران Salesforce.com، پیشگام در تولید نرمافزارهای مبتنی بر رایانش ابری شد و توانست در رتبه بندی موسسهی معتبر Forbes عنوان مبتکرترین کمپانی 3 سال اخیر را به خود اختصاص دهد و البته وی کسی است که در سال 2008 مایکروسافت را به دایناسوری تشبیه کرده بود که بیشتر از آنکه آیندهنگر باشد، سعی میکند با گذشتهاش هویتش را حفظ کند!
مایکروسافت برای حرکتی رو به جلو سخت در تلاش بوده است، اما به موفقیتی کمتر از حد انتظار دست یافته است. جدیدترین نمونه این تلاشها، طراحی و تولید تبلت Surface است که به نظر میرسد پاسخ شرکت به سریهای آیپد اپل باشد. در 3 ماه اول عرضه Surface RT به دلیل تنظیم میزان موجودی، شرکت متحمل ضرری 900 میلیون دلاری گردید. در تلاشی دیگر به منظور حفظ حق امتیاز تجاری Windows، دسترسی به Microsoft Office برای آیپد و تبلتهای اندرویدی ناممکن شد اما این تاکتیک هم به کاهش فروش تبلتهای رقیب منتهی نشد.
اما بنیوف ادعا میکند که:
بیل گیتس آن آدمی نیست که سال 2008 کنار کشید، وی می تواند با روشی جدید کمپانی را متحول کند، ادارهی بنیاد خیریه را به همسرش بسپارد و با چشم اندازی روشن بعد از 3 سال، هویت مدیرآینده را به رخ بکشد.
آیندهی گیتس هر چه که باشد، او حضوری موثر در روندهای پیش رو خواهد داشت. واقعیت این است که در دهه اخیر با شتاب روز افزون تحول در اینترنت، رایانش ابری، تلفنهای همراه و شبکههای اجتماعی عرصهی رقابت برای مایکروسافت تنگتر شده است. مدیر آینده باید بداند چگونه توده مردم را به سمت خود بکشاند، رقبا را جدی بگیرد و در صدد جذب نسل جدید مصرف کنندهها و کاربران تجاری برآید که با موتور جستجوی گوگل و گوشیهای Android و iOS در جیبشان به بار آمدهاند! هر کسی روش بالمر را ادامه دهد نیاز به طرح ریزی نقشهای خواهد داشت که مبتنی بر انتقادپذیری بوده و از الان زمینهی لازم برای پیشرفت مایکروسافت طی 10 سال آینده را فراهم کند.
آقای بنیوف نصیحتهایی برای مدیر بعدی مایکروسافت دارد:
وقتی زمان دورانداختن گذشته فرا رسید باید آماده بود. وارد شدن به عرصه با افکاری ناپخته که دیگر جوابگو نیستند به معنی وقوع شکستی حتمی است. توانایی باز- تصور آینده امری ضروری است و مدیرانی که در عمل از پس این کار برآیند، از نظر ما با ارزشند.
نظر شما در مورد بهترین گزینه برای مدیریت مایکروسافت چیست؟
نظرات