چطور آزمایشهای هستهای باز تولید سلولهای مغزی را نشان داد
آزمایشهای هستهای نهتنها به صحرای نوادا و نورهای خیره کنندهی آن ختم نمیشد، بلکه در قلب این انفجارها، آدمی میتوانست به دمایی نزدیک به سطح خورشید دست پیدا کند، و ایزوتوپهای گوناگون را تولید و آزاد کند – ایزوتوپهایی نظیر کربن 14 که یک ایزوتوپ نسبتاً بینظیر بود و اغلب در روش دیرین نگاری کربن مورد استفاده قرار میگیرد.
و از این جهت حائز اهمیت است که سامانههای بیولوژیک، از جلبکها گرفته تا آدمی، همگی در حین تقسیم سلولی کربن مصرف کرده و اضافات آن را در محیط به جای میگذارند، که شامل بخشهایی از کربن 14 نیز میشود، و از همین باقی ماندهها در آزمایش استفاده میشود. حال، ازآنجاکه مغز آدمی از حدود سن دو سالگی رشدش متوقف میشود، میزان کربن 14 موجود در DNA سلولهای عصبی باید در تمامی بخشهای مغز ثابت باشند؛ درحالیکه چنین نیست!
در تحقیقی که بهتازگی صورت گرفته و نتایج آن در نشریهی Cell منتشر شده است، گروهی از محققان از مؤسسهی کارولینزکا به رهبری جوناس فریزن به تحقیق روی 120 مغز اجساد پرداختند و نمونههایی از کربن 14 موجود در بخشهای گوناگون مغز آنها را بررسی کردند، آنها کربن 14 را بهعنوان یک نشانگر عمر سلولی مورد استفاده قرار دادند، و بر این اساس نتایج را مرتب کرده و دریافتند که ترکیبات تا حدود زیادی متفاوت هستند، بهخصوص در منطقهی هیپوکامپ مغز. این نتایج پیشنهاد میکند که ترکیبات کمتر، پس از سال 1963 شکل گرفتهاند.
در حقیقت، تنها بخش بسیار کوچکی از هیپوکامپ را میتوان بهعنوان شکنج دندانهدار دانست که بین رشد سلولی پس از دومین سال حیات شکل گرفته و این سلولها سالانه جایگزین 700 سلول خودی میشوند (که در حدود 1.5 درصد از محدوده مورد نظر را شامل میشوند)، بااینحال، عمر آنها سه سال کمتر از دیگر سلولهای عصبی است.
اینکه چرا تنها این بخش بسیار کوچک از مغز باز تولید شده و شاهد رویهی مشابه در دیگر بخشها نیستم همچنان سؤال بزرگی در ذهن کارشناسان است. بااینحال، حل این رمز و راز میتواند گام بزرگی در درمان بیماریهایی نظیر آلزایمر، زوال عقل و دیگر بیماریهای مغزی باشد.
نظرات