10 سازمان‌ سری دنـیــا

این تشکیلات طیف گسترده‌ای از افراد جامعه را در بر می‌گیرند از قاتلین حرفه‌ای و آموزش دیده قرن ۱۳ گرفته تا دانشمندانی که روی فعالیت‌های فراطبیعی کار می‌کردند، از گروه‌های مذهبی تندرو با باورهای خاص تا الحادیون احساساتی در این امر درگیر بودند. باورش بسیار سخت است اینطور نیست؟ اما این یک حقیقت محض است.

نام این گروه برگرفته از واژه تاگ به معنای آدم‌کش و جانی می‌باشد.این گروه از قاتلین حرفه‌ای و سازمان یافته تشکیل شده بود که به صورت گروهی در مناطق مختلف هند سفر می‌کردند. هم‌چنین از زبان و نشانه‌های خاصی برای شناسایی و معرفی اعضاء به یکدیگر برخوردار بودند. بسیاری آن‌ها را مسئول مرگ میلیون‌ها نفر در طی سال‌های ۱۷۴۰ تا ۱۸۴۰ می‌دانند.

حتی در مناطقی از هند که تحت تسلط بریتانیا بود گزارشات زیادی مبنی بر گم‌ شدن مسافران در جاده‌های روستایی به گوش می‌رسید که ظاهرا در ارتباط با فعالیت‌های این گروه بوده است. این سازمان هم‌چنین با آداب مذهبی خاص تعداد زیادی از مردم بی‌گناه را به قتل رساندند. در طول دهه ۱۸۳۰ این سازمان به دستور کاپیتان هنری اسلیمن به طور کامل از میان برداشته شد.

متافیزیک و جادو دو رشته اصلی و مورد علاقه پیروان این گروه در قرن ۱۹ بود. آن‌ها زنان و مردان انگلیسی جاه طلبی بودند که باور داشتند استادان مخفی سحر و جادو و فعالیت‌های فراطبیعی می‌باشند.

البته در این گروه زنان جایگاهی برابر با مردان نداشته و سلسله مراتب خاصی در بین اعضاء رعایت می‌شد چیزی شبیه به لژهای ماسون‌ها. باور عمومی این است که اعضاء این گروه فقط از آن‌دسته افرادی که تاثیر زیادی بر صحنه سیاسی آن دوران انگلستان داشتند برگزیده می‌شدند.

اصالتا به نام انجمن برادری مرگ خوانده می‌شد. این سازمان به عنوان یک جامعه کوچک در دانشگاه ییل و در سال ۱۸۳۲ شکل گرفت که به عنوان یکی از قدیمی‌ترین جوامع دانشجویی مخفی در ایالات متحده معروف است.

به نظر می‌رسد گروه دانشجویان هر یکشنبه و سه شنبه طی مراسم آیینی خاصی شبیه به مراسم فراماسونرها دور هم جمع می‌شدند. تالاری که محل تجمع آن‌ها بود به نام آرامگاه خوانده می‌شد . لیست اعضاء گروه در طول دهه ۱۹۷۰ به طور محرمانه حفظ می‌شد. اگرچه بعدها این لیست افشا گشت. ظاهرا هر دو رییس جمهور سابق آمریکا یعنی بوش پدر و پسر جزء اعضاء مخفی این گروه بوده‌اند.

عموما با نام KKK یا کلان شناخته می‌شوند. تصور می‌شود این گروه از ادغام سه گروه‌ دیگر بوجود آمده است. گروه‌هایی که جملگی به خاطر عقاید اساسی و تند درباره برتری نژاد سفید، ملی‌گرایی و احساسات ضد کمونیستی‌ معروف بودند.

اغلب آن‌ها از نقاب یا باشلقی برای پوشاندن هویت واقعی خود در هنگام حملات شبانه و ایجاد رعب و وحشت استفاده می‌کردند. این یورش‌ها که بیشتر نیمه‌های شب‌ صورت می‌گرفت باعث نگرانی‌های گسترده‌ای در میان جمعیت رنگین پوستان آمریکا شده بود. باور عموم این است که این گروه هم‌چنان به فعالیت خود ادامه می‌دهد.

درحالی که دیگر گروه‌ها از میان قاتلین یا نخبگان عضوگیری می‌کردند، این گروه از تعدادی کمیته مخفی تشکیل شده بود که دانشمندان، فرمانده‌هان ارشد نظامی و کارمندان دولت را در بر می‌گرفت. این سازمان در سال ۱۹۴۷ و طی یک دستور محرمانه توسط رئیس جمهور وقت آمریکا هری ترومن تاسیس شد.

به نظر می‌رسد این گروه از همان ابتدا روی فعالیت‌های فرا زمینی هم‌چون موجودات فضایی و یوفوها متمرکز شده بود که نتیجه طبیعی آشفتگی و سردرگمی حاصل از حادثه رازول ( سقوط جسمی نقره‌ای در شهر رازول نیومکزیکو که در ابتدا به عنوان بشقاب پرنده معرفی شد ولی بعدا این ادعا توسط دولت رد شده و شی سقوط کرده را یک بالون هواشناسی اعلام کردند) محسوب می‌شد. پس از آن‌که اسناد مربوط به این گروه منتشر شده و به اطلاع عموم رسید کلیه اعضاء از ادامه کار کنار کشیدند.

در واقع نام این گروه اشاره به ماسون‌های آزاد دارد که منظور سنگ‌تراشان و بنایانی بودند که آزادانه کار می‌کردند و یا اشاره به بنایان فرانسوی دارد. این‌گروه در ابتدا حالت مخفیانه و سری نداشت اما امروزه به عنوان یک جامعه مخفی و مرموز شناخته می‌شود هر چند که این گروه خود را یک جامعه مخفی نمی‌داند. محل گردهمایی آن‌ها با عنوان لژ شناخته می‌شد.

به باور عموم اولین مجمع فراماسونری اصلی در ۱۷۱۷ پایه ریزی شد و شامل چهار مجمع کوچک‌تر بود. اعضاء یک سری کارهای آیینی را در هنگام گردهمایی‌ها انجام می‌دادند. افراد این گروه از نظر رتبه و مقام در لژ به سه گروه کوچک‌تر تقسیم می‌شدند که شامل شاگردان تازه وارد، اساتید و استادان اعظم بود. به هر اندازه که رتبه شخص بالاتر می‌رفت اسرار بیشتری از فرقه بر او آشکار می‌شد. تمامی اعضاء با یک‌سری علائم رمزی همانند نحوه دست دادن یا نشانه‌های دیگر آشنا می‌شدند که برای معرفی به سایر یاران فرقه به کار می‌رفته است.

این گروه چندان مخفی و پنهانی عمل نمی‌کرده است. به نظر می‌رسد ۱۳۰ شخصیت تاثیرگذار جهان در پایه ریزی این گروه مشارکت داشته‌اند که شامل سیاست‌مداران و تجار بوده که سالی یک‌ مرتبه و در طی یک کنفرانس از پیش تعیین شده یکدیگر را ملاقات می‌کردند. ظاهرا نام آن برگرفته از نام هتل بیلدربرگ است که اولین ملاقات گروه در سال ۱۹۴۵ در آن‌جا صورت گرفته بود.

تئوریسین‌های توطئه باور دارند این گروه عامل آشوب‌، کودتا و حوادث تکان‌دهنده‌ای است که علیه حکومت‌های جهان رخ داده است. در لیست اعضاء ۱۸ ملیت مختلف دیده می‌شود.

این محفل به عنوان گروه نیزاری نیز شناخته می‌شوند. بنابر باور صلیبیون این فرقه از آدم‌کشانی که در طول قرن ۱۳ در خاورمیانه پرسه می‌زدند تشکیل شده بود. نام این گروه نیز از تغییر واژه حشاشین به وجود آمده است چرا که صلیبیون باور داشتند اعضاء این گروه تحت تاثیر حشیش می‌باشند. بعدها واژه حشاشین به اساسین تغییر یافته و به معنای آدم‌کش به فرهنگ اروپایی‌ها راه یافت.

اعضاء این گروهی تشکیل می‌دادند که قصد ساخت مدینه فاضله ذهنی خود را داشتند و برای دست‌یابی به این هدف رو به جاسوسی و آدم‌کشی آوردند. جاسوسان حرفه‌ای را در عمق تشکیلات دشمن قرار داده و در طول شب دست به حمله می‌زدند. تا زمان مهار مغولها، آن‌ها توسط خانواده‌های برجسته‌ای نظیر ریچارد به خدمت گرفته می‌شدند. هر چند درستی این مطلب به طور کامل تأیید نشده است.

یکی از مهم‌ترین و بحث برانگیزترین فرقه‌های مخفی امروز ایلومیناتی است. به نظر می‌رسد این گروه تشکلی از روشنفکران و روشن ضمیران ایدئولوژیست بوده است. این گروه در ۱۷۶۶ و در اینگولشتات توسط آدام وایسهاپت که یک یسوعی بود تاسیس شد.

آن‌ها به عدم و نیستی به شکلی متعالی نگاه می‌کنند. بسیاری از تئوریسین‌های توطئه باور دارند بقایای این گروه هم‌چنان به حیات خود ادامه می‌دهد و در پشت پرده بسیاری از امور مهم و تصمیم‌گیری‌های جهانی ایفای نقش می‌کند. افراد پر نفوذی هم‌چون ستارگان معروف، سیاست‌مداران و تجار از اعضاء این گروه به حساب می‌آمدند.

اگر مسلک فرقه ایلومیناتی بر الحاد و انکار خداوند هستوار شدخ، اپوس دئی در جهتی کاملا مخالف قرار می‌گیرد. معنای لغوی نام این گروه عمل خدا است و شعار آن‌ها به کار بستن فرامین خدا در زندگی روزمره است. این فرقه خلیفه‌گری کلیسای کاتولیک محسوب شده و در سال ۱۹۲۸ توسط کشیش کاتولیک رومی خوزه ماریا اسکریوا در اسپانیا و در طول دوران پاپ پیوس دوازدهم بنیان نهاده شد.

آن‌ها به تنبیه‌های شدید جسمانی به عنوان راهی برای تقدیس و تطهیر از گناهان باور دارند. به‌ دلیل قانون تجرد حاکم بر این فرقه اعضاء این سازمان در مراکز و خانه‌هایی به شکل خصوصی و کاملا مخفیانه زندگی می‌کنند. باز هم این‌جا پای دوستان تئوریسین به میان می‌آید که در پس هر چیز توطئه‌ای می‌بینند آن‌ها ادعا می‌کنند اسرار زیادی در پشت پرده این گروه وجود دارد چرا که پیوستگی محکمی بین ساختارهای مذهبی و تعالیم دینی این گروه وجود دارد.

آن‌دسته از دوستان که مجموعه کتاب‌های دن براون را مطالعه نموده یا فیلم‌های اقتباسی کد داوینچی و فرشتگان و شیاطین را دیده‌اند، از قبل با تعدادی از این گروه ها آشنا هستند. گروه‌هایی سری با اسراری ناگفته. هر چند سازمان‌ها و فرقه های مخفی بی‌شماری در سرتاسر جهان وجود داشته و هم‌چنان فعال هستند اما لیست ما در اینجا به پایان می‌رسد. امیدوارم همگی از این سفر پر ماجرا به قلب توطئه و جنایت و رموز پنهانی لذت برده باشید.