انرژی‌های تجدیدپذیر؛ منبعی نامناسب برای کشورهای مدرن صنعتی

دوشنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۸ - ۱۴:۰۰
مطالعه 10 دقیقه
انرژی‌‌های تجدیدپذیر برخلاف تصور عامه‌ی مردم، برای تأمین حجم زیاد انرژی موردنیاز جوامع مدرن و صنعتی مناسب نیستند و گاهی باعث تحمیل هزینه‌ی سنگین و مشکلات متعدد به این جوامع می‌شوند.
تبلیغات

در دهه‌ی اخیر در آلمان، برنامه‌ای با عنوان اِنرگیوِنده (Energiwende)، به‌معنی انقلاب انرژی، مطرح شده که درواقع، طرحی برای تولید انرژی با روشی پاک و دوست‌دار محیط‌زیست و کم‌هزینه است که تولید میزان کمی از کربن‌دی‌اکسید را به‌همراه داشته باشد. مجله‌ی نیویورک‌تایمز نیز در سال ۲۰۱۴ در حمایت از این طرح، مطلبی به‌شرح زیر منتشر کرد:

مسئولان بسیاری از کشورهای فقیری که زمانی نیروی برق موردنیاز آن‌ها با نیروگاه‌های زغال‌سنگ تأمین می‌شد، اکنون در‌حال‌بررسی این موضوع هستند که آیا می‌توانند به استفاده از سوخت‌های فسیلی برای تولید برق خاتمه دهند و شبکه‌های برق‌رسان جدیدی ایجاد کنند که نیروی آن‌ها با انرژی‌های تجدیدپذیر تأمین شود یا خیر.

درضمن پس از آنکه آلمان برنامه‌ی انقلاب انرژی را مطرح کرد، سازمان ملل و بانک جهانی نیز برای توسعه‌ی استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر مانند انرژی خورشیدی و بادی و آبی در کشورهای فقیر درحال‌توسعه، مانند کنیا، میلیاردها دلار سرمایه‌گذاری کردند.

انقلاب انرژی

بااین‌حال، دولت آلمان سال گذشته وادار شد تأخیر در اجرای طرح توقف استفاده از زغال‌سنگ را اعلام کند. این کشور با انتشار بیانه‌هایی اعلام کرد طرح کاهش تولید گازهای گلخانه‌ای در سال ۲۰۲۰ اجرا نخواهد شد. گفتنی است به‌تازگی، کلیسایی باستانی و جنگلی کهن به‌دلیل بهره‌برداری از منابع زغال‌سنگ موجود در زمین آن‌ها تخریب شد.

پس از اعلام این تصمیم جنجالی، عده‌ای از حامیان استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر و سرمایه‌گذاران این حوزه، از جمله ال‌گور و گرین‌پیس، از دولت این کشور انتقاد کردند؛ اما درمقابل، روزنامه‌نگاران به دفاع از این اقدام برخاستند. یکی از آنان دراین‌باره گفت:

تصمیم آلمان برای کاهش فعالیت‌های مرتبط‌با کاهش تولید گازهای گلخانه‌ای و کربن‌دی‌اکسید، تاحدودی ناشی از بلندپروازانه‌بودن این طرح بود. اگر سایر کشورها فقط به‌‌اندازه‌ی نیمی از فعالیت‌های آلمان تلاش می‌کردند، جهان آینده‌ی پاک‌تری داشت. از دولت آلمان می‌خواهیم در این مسیر دشوار تسلیم نشود و از مسئولان این کشور نیز سپاسگزاریم.

موضوع نگران‌کننده این است که آلمان نه‌تنها فعالیت‌های مقابله‌کننده با پیامدهای تغییر اقلیم را کاهش داده؛ بلکه میزان تولید گازهای مضر در این کشور از سال ۲۰۰۹ تاکنون ثابت مانده است. درضمن به‌تازگی در نشریه‌ی اشپیگل، برترین هفته‌نامه‌ی آلمان، مقاله‌ای درباره‌ی این موضوع منتشر شده و در تصویر روی جلد آن، توربین‌های بادی شکسته و شبکه‌های برق‌رسانی ناقص همچون شبحی سیاه در برلین به‌تصویر کشیده شده‌اند. در این مقاله، خطر شکست جدی طرح انقلاب انرژی به‌صراحت اعلام شده است. این طرح از زمان اتحاد آلمان شرقی و غربی، بزرگ‌ترین پروژه‌ی سیاسی این کشور محسوب می‌شود.

مجله اشپینگل

تصویر جلد مجله‌ی اشپیگل

برای اجرای طرح انقلاب انرژی فقط در پنج سال اخیر، سالانه ۳۶ میلیارد دلار هزینه شده است. بااین‌حال در مناطق روستایی آلمان، مخالفت با استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر درحال‌افزایش است. سیاست‌مداران این کشور نیز از مقاومت‌های مردمی می‌ترسند و در سال‌های اخیر، پروژه‌های استفاده از انرژی بادی به‌ندرت بدون مخالفت مردم اجرا شده‌‌اند.

جالب است بدانید گاهی اوقات سیاست‌مداران در واکنش به مخالفت‌های مردم، دستور دفن خطوط برق‌رسانی در زیر زمین را نیز صادر می‌کنند. البته در برخی‌ از مواقع، این فرایند پرهزینه‌ است و چند سال طول می‌کشد. این اقدامات به کاهش محسوس سرعت توسعه‌ی انرژی‌های تجدیدپذیر و خطوط انتقال موردنیاز منجر می‌شود. تعداد توربین‌های بادی نصب‌شده در سال‌های ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸، کمتر از نصف تعداد درنظر گرفته‌شده (۷۴۳ توربین) بود و در سال ۲۰۱۷، تنها ۳۰ کیلومتر از خطوط انتقال برق جدید موردنیاز ایجاد شد.

مخالفت با استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر برای تولید برق تاحدودی درست است

حامیان استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر معتقدند استفاده از پنل‌های خورشیدی و توربین‌های بادی ارزان‌قیمت، هزینه‌ی رشد اقتصادی درزمینه‌ی این انرژی‌ها را درمقایسه‌با رشد اقتصادی مرتبط‌با استفاده از سایر انرژی‌ها کمتر می‌کند. البته دلایلی نیز وجود دارد که با استناد به آن‌ها می‌توان گفت مخالفت با استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر برای تولید برق تاحدودی درست است.

نمودار

افزایش سهم میزان تولید برق در آلمان با استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر از ۳۶ درصد (میزان کنونی) به ۱۰۰ درصد در سال‌های ۲۰۲۰ تا ۲۰۵۰، سه‌تریلیون تا چهارتریلیون دلار برای این کشور هزینه دارد.

طبق برآوردهای بیان‌شده در نشریه‌ی اشپیگل، هزینه‌ی افزایش تعداد سه تا پنج‌برابری پنل‌های خورشیدی و توربین‌های بادی در این کشور تا سال ۲۰۲۵، ۳.۸ تریلیون دلار یا هفت‌برابر هزینه‌ی صرف‌شده برای این کار از سال‌ ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۵ است.

سهم استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر برای تولید برق در آلمان از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۹، از ۷ درصد به ۳۵ درصد افزایش یافته است. درضمن، بخش زیادی از برق موردنیاز این کشور نیز با استفاده از زیست‌توده تولید می‌شود که میزان آن به‌اندازه‌ی برق تولید‌شده با انرژی خورشیدی است. البته دانشمندان معتقدند این نوع سوخت باعث آلودگی و تخریب محیط‌زیست می‌شود.

میزان اتلاف برق تولیدی با انرژی خورشیدی زیاد است و ذخیره‌ی آن نیز به استفاده از تجهیزات پرهزینه نیاز دارد

موضوع مهم این است که آلمان هنوز فاصله زیادی تا تحقق هدف استفاده‌ی گسترده از انرژی‌های تجدیدپذیر برای تولید برق دارد؛ زیرا در‌حال‌حاضر، تنها ۸ درصد از ۷,۷۰۰ خط انتقال جدید موردنیاز ساخته شده و تجهیزات لازم برای ذخیره‌ی گسترده‌ی برق تولیدی نیز ناکافی و پرهزینه است. افزون‌براین، میزان زیادی از برق تولیدشده با این انرژی‌ها از بین می‌رود. مدتی پیش، چند خبرنگار گزارشی از پروژه‌ای پرسروصدا برای تولید برق با گاز هیدروژن تهیه و در آن به این موضوع اشاره کردند که بهره‌وری تولید برق با استفاده از این روش، کمتر از ۴۰ درصد است و نمی‌توان هیچ مدل تجاری اعتمادپذیری براساس آن توسعه داد.

درضمن، یارانه‌ ۲۰ ساله‌ای که در آلمان از سال ۲۰۲۰ برای تولید برق از انرژی‌های خورشیدی و بادی و گازهای زیستی اختصاص داده شده، سال آینده به‌پایان می‌رسد و می‌توان گفت دوران شکوفایی انرژی بادی خاتمه می‌یابد.

تمام مطالب مذکور این سؤال را در ذهن ما ایجاد می‌کند که اگر تأمین انرژی برق با انرژی‌های تجدیدپذیر در کشوری مثل آلمان، یکی از ثروتمندترین و پیشرفته‌ترین کشورهای جهان، مقرون‌به‌صرفه نیست، چگونه می‌توان انتظار داشت که استفاده از این انرژی‌ها در کشورهای در‌حال‌توسعه‌ای مثل کنیا، آن‌ها را از سوخت فسیلی دور کند؟

در قرن بیستم، مارتین هایدگر، فیلسوف آلمانی و یکی از تأثیرگذارترین متفکران قرن بیستم، اولین و پیچیده‌ترین طرح استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر را مطرح کرد. این فیلسوف برجسته‌ی آلمانی در یکی از کتاب‌هایش به‌نام پرسش از فناوری (The Question Concerning Technology) که در سال ۱۹۵۴ منتشر شد، این دیدگاه را رد کرد که طبیعت صرفا منبعی برای مصارف انسانی است. او دراین‌باره چنین می‌نویسد:

استفاده از فناوری امروزی فشاری غیرطبیعی به طبیعت برای استخراج و ذخیره‌سازی انرژی به اشکال مختلف وارد می‌کند. اکنون هوا برای جمع‌آوری نیتروژن زیرفشار قرار گرفته و زمین هم برای استخراج سنگ معدن. سنگ معدن هم برای ایجاد اورانیوم و درنهایت، انرژی اتمی استفاده می‌شود.

به‌استدلال هایدگر، راه‌حل تأمین انرژی کشاندن جامعه‌ی انسانی و اقتصاد آن زیر یوغ جریان‌های نامطمئن انرژی بود. او حتی با ساخت سد برای تولید برق نیز مخالف بود؛ زیرا از دیدگاه وی، این سدها محیط طبیعی را تصرف می‌کردند. با‌این‌حال، وی آسیاب‌های بادی را تحسین می‌کرد؛ زیرا آسیب‌ها انرژی را به‌منظور ذخیره‌ی آن آزاد نمی‌کنند.

با‌این‌حال، انتخاب سدها و آسیاب‌ها، تنها به‌خاطر ترجیحات زیباشناسی نیست. آسیاب‌های بادی برای کشاورزان مفید بوده‌اند؛ درحالی‌که سدهای بزرگ نیز امکان صنعتی‌شدن را دراختیار جوامع فقیر زراعتی قرار دادند.

مدتی بعد حامیان انرژی‌های تجدیدپذیر در آمریکا از ایده‌ی هایدگر استقبال کردند و زیست‌شناسی به‌نام بری کامونِر در سال ۱۹۶۹ اعلام کرد حرکت به‌سمت انرژی‌های تجدیدپذیر برای ایجاد اعتدال و هماهنگی بین تمدن مدرن و محیط‌زیست امری ضروری محسوب می‌شود.

انرژی های تجدیدپذیر

ماری بوکچین در کتاب خود با عنوان «محیط‌زیست مصنوعی» (Synthetic Environment) که در سال ۱۹۶۹ منتشر شد، هدف استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر را تبدیل جامعه‌ی صنعتی به جامعه‌ی زراعتی عنوان کرد. بوکچین پذیرفت که هدف او برای استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر، نوعی تصویر ذهنی ایجاد می‌کند که در آن انزوای فرهنگی و رکود اجتماعی با یکدیگر ترکیب شده‌اند و درواقع، تداعی‌کننده‌ی سفری در گذشته و بازگشت به جوامع زراعتی در قرون وسطی و جهان‌های باستانی است.

بااین‌حال درحدود ۳۰ سال بعد و با آغاز سال ۲۰۰۰، استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر به تحولی بزرگ درزمینه‌ی فناوری تبدیل شد. دولت و بخش‌های خصوصی در آن برای استفاده از انرژی خورشیدی و بادی و زیرساخت‌های مرتبط، دوتریلیون دلار هزینه صرف کردند. این اقدامات گسترده چنین نگرشی ایجاد کرد که انرژی‌ها علاوه‌براینکه یارانه‌ی اختصاصی دارند، منفعت‌بخش نیز هستند.

کارآفرینان برجسته‌‌ای مانند ایلان ماسک معتقدند می‌توان با پنل‌های خورشیدی و خودروهای برقی ارزان‌قیمت، انرژی موردنیاز جامعه‌ای مدرن را تأمین کرد که به انرژی زیادی نیاز دارد. در سال‌های اخیر، روزنامه‌نگاران پیوسته گزارش‌هایی درباره‌ی کاهش قیمت باتری‌ها ارائه می‌دهند و تصور می‌کنند این کاهش قیمت در آینده به‌حدی می‌رسد که وسایل برقی متداول امروزی کنار گذاشته می‌شوند.

استفاده از برخی‌‌ از انرژی‌های تجدیدپذیر نیازمند منابع و فضای گسترده است

استفاده از برخی‌‌ از انرژی‌های تجدیدپذیر نیازمند منابع و فضای گسترده است. به‌عنوان مثال، فضای مورد‌نیاز برای ساخت مزارع خورشیدی ۴۵۰ برابر فضای موردنیاز نیروگاه‌های هسته‌ای است و فضایی که مزارع بادی اشغال می‌کنند، ۷۰۰ برابر فضای اشغالی یک چاه گاز طبیعی است. یادآوری می‌‌کنیم میزان برق تولیدی تمام انواع نیروگاه‌های برق کاملا یکسان است.

تلاش‌ها برای اجرای طرح انقلاب انرژی در کشورهای در‌حال‌توسعه می‌تواند عواقب جبران‌ناپذیری به‌همراه داشته باشد. به‌عنوان مثال، به‌تازگی در کنیا مزرعه‌ی بادی جدیدی تحت‌تأثیر مزارع بادی آلمان و دیگر کشورهای غربی توسعه‌یافته ایجاد شده که درست در یکی از مسیرهای اصلی پرندگان مهاجر قرار دارد و حتی منابع مالی موردنیاز برای ساخت این مزرعه را نیز این کشورها تأمین کرده‌اند. به‌گفته‌ی دانشمندان، این مزرعه باعث کشته‌شدن صدهاهزار عقاب درمعرض خطر انقراض خواهد شد. یکی از زیست‌شناسان می‌گوید:

این مزرعه یکی از سه مزرعه‌‌ی بادی مضری است که تاکنون در آفریقا ساخته شده و می‌تواند تعداد زیادی از پرندگان در‌حال‌انقراض را از بین ببرد.
مزرعه بادی کنیا

مزرعه‌ی بادی کنیا

توسعه‌دهنگان این مزرعه‌ی بادی در واکنش به این موضوع، دقیقا رویکردی را پیش گرفته‌اند که اروپایی‌ها آن را مدت زیادی در آفریقا دنبال کردند. آن‌ها مؤسساتی را به‌خدمت گرفتند که به حمایت از عقاب‌ها و سایر پرندگان در‌حال‌انقراض وانمود می‌کنند تا با این کار به‌جای مقابله با پروژه، در اجرای آن مشارکت داشته باشند.

مزرعه‌ی بادی مذکور نمی‌تواند باعث دورشدن کنیا از سوخت‌های فسیلی شود؛ زیرا در مناطق روستایی این کشور، احتمالا انرژی بادی ناپایدار به افزایش هزینه‌ی برق ساکنان این مناطق و درنهایت، کاهش سرعت روند فاصله‌گرفتن از فقر در این کشور آفریقایی منجر می‌شود. اگر هایدگر زنده بود، همچون بسیاری از افراد فعال در جنبش محافظت از طبیعت، از تبدیل طرح انقلاب انرژی در آلمان به آنچه اکنون است، متنفر می‌شد: «بهانه‌ای برای نابودی چشم‌اندازهای طبیعی و جوامع محلی».

بیشتر مردم روستایی با طرح انقلاب مردمی مخالفت می‌کردند که هایدگر آن‌ها را تحسین و میزان دانش و تأثیرگذاری‌ آن‌ها را بیشتر از شهرنشینانی می‌‌داند که مدعی فرهیختگی هستند و تجهیز سقف‌های خود به پنل‌های خورشیدی تسلا موسوم به سقف خورشیدی و استفاده از خودروهای برقی این شرکت را نشانه‌ی برتری تلقی می‌کنند.

یکی از حامیان انرژی‌های تجدیدپذیر در گفت‌وگو با نیویورک‌تایمز گفته است آلمانی‌‌ها که قصد سرمایه‌گذاری ۵۸۰ میلیارد دلاری درزمینه‌ی انرژی‌های تجدیدپذیر و زیرساخت‌‌های مرتبط با آن‌ها تا سال ۲۰۲۵ را دارند، باید موفقیت خود در طرح انقلاب انرژی را با افتخار بیان کنند و چنین دستاورد بزرگی هدیه‌ی آن‌ها به کشورهای سراسر جهان است.

سقف خورشیدی تسلا

سقف خورشیدی تسلا

یکی از خبرنگاران در‌این‌باره گفت:

این باور در آلمانی‌ها ایجاد شده که سرمایه‌گذاری چندمیلیارددلاری آن‌ها درزمینه‌ی انرژی‌‌های تجدیدپذیر، آن‌ها را دربرابر پیامدهای زیست‌محیطی در آینده مصون نگه می‌دارد. آنان احساس می‌کنند که از تخریبگران محیط‌زیست در قرن بیستم به نجات‌دهندگان آن در قرن بیست‌و‌یکم تبدیل شده‌اند که متأسفانه احساسی واهی است.

بسیاری از آلمانی‌ها، همچون اشپیگل معتقدند طرح انقلاب انرژی، طرحی بی‌برنامه‌ بوده و با عجله اجرا شده است؛ به‌همین‌دلیل، سرنوشت خوبی نداشته است. باوجوداین، درواقع این‌چنین نیست و این طرح به این دلیل شکست خورده که جوامع صنعتی امروزی هرچقدر هم که احساسی باشند، نمی‌خواهند به دوران زندگی پیشامدرن بازگردند.

انرژی‌های تجدیدپذیر نمی‌توانند نیروی موردنیاز جوامع مدرن را تأمین کنند؛ زیرا اصلا برای چنین هدفی ایجاد نشده‌اند و باتوجه‌به این موضوع، این سؤال مطرح می‌شود که چرا برخی‌ از افراد چنین انتظاری از این انرژی‌ها دارند.

تبلیغات
داغ‌ترین مطالب روز

نظرات

تبلیغات