چرا کارآفرینان نباید شادی خود را قربانی موفقیت استارتاپ کنند

زندگی استارتاپی، سبک جدیدی است که با پیدایش و رشد روزافزون شرکت‌های نوپا در حوزه‌های مختلف، به جزئی جدانشدنی از فعالان این حوزه تبدیل شده است. یکی از نکاتی که در مدیریت استارتاپ‌ها به آن دقت می‌شود این حقیقت است که افراد شاد، خلاقیت و کارایی بهتری خواهند داشت. کارآفرین‌ها و ارزش‌آفرین‌های اکوسیستم استارتاپی به‌غلط تصور می‌کنند که این شادی و احساس رضایت تنها باید میان کارمندان و اعضای تیم وجود داشته باشد.

اکثر کارآفرینان در خاطره‌های خود به ساعات بی‌خوابی، فشار کاری زیاد، استرس، افسردگی و مواردی از این قبیل اشاره می‌کنند. آن‌ها کار زیاد را جزئی جدانشدنی از زندگی خود می‌دانند. در دوران کنونی آن چیزی که این قشر از جامعه را از بقیه جدا می‌کند، نه‌تنها کار و موفقیت‌های زیاد، بلکه بیماری‌های روانی و جسمی بی‌شمار آن‌ها است. طبق نتایج تحقیقاتی که دانشگاه برکلی منتشر کرده است، اغلب کارآفرینان از مشکلاتی نظیر افسردگی بالا، اختلال کم‌توجهی - بیش‌فعالی و اضطراب رنج می‌برند. در مورد افسردگی، مؤسسان استارتاپ‌ تا ۳ برابر بیش از عموم مردم از این بیماری رنج می‌برند.

کلی فیتز‌سیمونز، کارآفرین موفق آمریکایی که تاکنون چند استارتاپ را تأسیس کرده و به فروش رسانده است، پس از فروش استارتاپ دوم به مدت ۳ سال از افسردگی رنج برده است. او در مقاله‌ای راه‌های فرار از مشکلات عمومی و بیماری‌های کارآفرینی را این‌گونه شرح می‌دهد:

در قدم اول، این خود کارآفرین است که باید طرز تفکر خود را تغییر دهد و این باور غلط را که برای موفقیت حتما باید ازخودگذشتگی کند، از بین ببرد.

استارتاپ‌ها عموما قواعد و قوانین محکمی در سیستم نیروی انسانی خود دارند تا بتوانند بهترین افراد را به تیم خود جذب کنند. وقتی نیروهای تیم ببینند که مؤسس استارتاپ تمام انرژی و سلامت خود را وقف شرکت کرده است، این رویه را به‌عنوان قانون در نظر می‌گیرند و آن‌ها نیز انرژی بیش از حدی برای کارها صرفه می‌کنند. نتیجه‌ی این اتفاق این است که کارمندان بسیار زودتر از مدیران و مؤسسان استارتاپ از ادامه‌ی کار خسته می‌شوند و دیگر انرژی لازم را برای پیشرفت صرف نمی‌کنند.

یک کارآفرین شاد، خلاقیت و کارایی بیشتری دارد، رفتار بهتری با اعضای تیم دارد و علاوه بر آن، شخصیت قابل‌اعتمادتری دارد. وقتی زمان مناسبی به استراحت خود و کارمندان اختصاص بدهید و فضایی شاد ایجاد کنید، اعضای تیم شما با رغبت بیشتری برای پیشرفت تلاش می‌کنند. در چنین فضایی، اعتماد تیم به سیستم بیشتر می‌شود و قوانین نیز جدی‌تر گرفته می‌شوند.

دیوید میِستر،، استاد سابق دانشگاه هاروارد، در کتاب خود با نام «Practice What You Preach»، ارتباط مستقیم و جدانشدنی شادی کارمندان با افزایش بهره‌وری را به‌طور کامل توضیح داده است. او اعتقاد دارد این ارتباط، یک ارتباط علت و معلول است و به‌نوعی لازمه‌ی سودآوری و بهره‌وری، شادی و رضایت کل تیم محسوب می‌شود.

کارآفرینان در مسیر تلاش برای موفقیت استارتاپ، باید به‌طور قطع شادی، رضایت و سلامت خود را مد نظر داشته باشند. با توجه به مشکلات فراوانی که روزانه در ارتباط با این افراد می‌بینیم، می‌توان گفت حفظ این موارد، یک الزام برای زندگی استارتاپی است. هرچه یک کارآفرین توجه کمتری به خودش داشته باشد، احتمال از دست دادن نیروهای بااستعداد، از بین رفتن اعتماد میان اعضای تیم، از بین رفتن انرژی اعضای تیم و در نهایت بیماری‌های روحی و جسمی برای او افزایش پیدا می‌کند.