همیشه پیدا کردن ترکیبی از زیبایی، ابتکار و هوشمندی کار بسیار سختی است و پدیدهها و شگفتیهای گوناگونی در صنعت خودرو به چشم میخورند. تاریخچهی صنعت خودرو همیشه دارای خودروهای پیشرفته و زیبایی است که گهگاه رانندگان دیگر را محو تماشای خود میکنند و با مهندسی خاص خود و ویژگیهای فنی و رانندگی ایدهآل آمادهاند تا رقبای خود را از میدان به در کنند. با ما همراه باشید تا با بهترین تغییردهندگان روند صنعت خودرو در جهان آشنا شوید.
مرسدس بنز 300SL مدل ۱۹۵۴
مرسدس 300SL بهطور قطع یکی از زیباترین خودروهای جهان و از پیشرفتهترین خودروهای زمان خود یعنی سال ۱۹۵۴ بود. با درهای عمود بازشوندهی زیبا، SL اولین خودرویی بود که از سیستم تزریق مستقیم سوخت بهره میبرد. پیشرانهی شش سیلندر ۲۱۲ اسب بخاری این مرسدس بنز توانست رکورد سرعت جهان را با ثبت رکورد ۲۶۰ کیلومتر بر ساعت بشکند. همانند اکثر خودروهای این لیست، اشخاص مشهور و تراز اول زیادی از این خودرو استفاده میکردند. از جمله این افراد میتوان به خوان مانوئل فانجیو، زا زا گابور و کلارک گییل اشاره کرد. هرچند این خودرو با دربهای دلفریبش نگاهها را به خود معطوف کرد اما بی مشکل نبود و در هنگام چپ کردن خودرو دردسرساز میشد. هندلینگ این خودرو نیز بسیار زیاد به این موضوع بستگی داشت که چقدر سوخت در باک ۱۳۰ لیتری این خودرو وجود داشته باشد. همچنین سیستم تعلیق سوینگ اکسل بسیار بدنام و دردسرساز بود.
سیتروئن DS مدل ۱۹۵۵
با وجود خودروهای متنوع و جذاب در صنعت خودرو، سیتروئن همیشه بازار خودش را داشته و با طراحی جادویی این کمپانی که با مهندسی دقیقش همراه شده برندی با نام DS متولد شده است.
این لیست برای معرفی تمامی این خودروها بهعنوان الهه جایی ندارد، اما این خودرو جزو یکی از بهترینها است. دیاس با داشتن چراغهای چرخشی، فرمان تک شاخه و داشتن دکمهی ترمز بهجای پدال ترمز دارای رویکردی نوآورانه بود. اما هنگامی که به این موضوع توجه کنیم که این خودرو دارای سیستم تعلیق هیدروونوماتیکی بود، میتوان تصور کرد که ما در حقیقت سوار یک قالیچهی پرنده شدهایم.
اعتبار این خودرو از جایی نشأت میگیرد که در سوء قصد به جان شارل دو گل رئیس جمهور فرانسه، پس از نابود شدن یکی از تایرهای خودرو، رانندهی خودروی رئیس جمهور موفق شد آن را تنها با سه چرخ به حرکت درآورد و ژنرال دو گل را نجات دهد. تنها پس از ۱۵ دقیقه از شروع فروش این خودرو، سیتروئن موفق شد ۷۰۰ دستگاه از این خودرو را ثبت سفارش کند و تنها پس از یک ساعت از آغاز فروش، ۱۲ هزار دستگاه از آن را بفروشد. این خودرو امروزه نیز مورد اقبال عموم است و مشاهده یکی از آنها همانند رؤیت یک سفینهی فضایی خاص و جذاب است.
فراری ۲۵۰ تستاروسا مدل ۱۹۵۷
این مقاله سرشار از خودروهای سریع و مسابقهای است که در طول تاریخ دیده شدهاند؛ اما تعداد معدودی از آنها به گرد پای تستاروسا میرسند. جالب این است که شرکت فراری نیز به این موضوع واقف است و به آن دامن میزند. تنها ۳۴ نمونه از این خودرو ساخته شده است و بارزترین خودنمایی آن در مسابقات لمانز سالهای ۱۹۵۸، ۱۹۶۰ و ۱۹۶۱ بود.
طراح و پدیدآورندهی این خودرو، سرجیو اسکاگیلتی بود و یکی از زیباترین خودروهایی را طراحی کرد که فراری در تمام دوران ساخته است. این خودرو با پیشرانهی سه لیتری ۱۲ سیلندر V شکل، توانایی تولید ۳۰۰ اسب بخار قدرت داشت و با وزن ۸۰۰ کیلوگرمی خود، کار سختی برای از میدان به در کردن رقبا، در پیش رو نداشت. هرچند هدف اصلی طراحی پیشرانهی این خودرو، شرکت در مسابقات ۲۴ ساعتهی لمانز بود.
فیات ۵۰۰ Cinquecento مدل ۱۹۵۷
این فیات کوچک که در این لیست مشاهده میکنید، در مقابل رقبای فولادین خود بسیار فروتنانه عمل میکند؛ ولی یکی از قابل توجهترین خودروهای این لیست است. در ابتدا باید اشاره کنیم که این خودرو بهعنوان خودرویی ارزانقیمت برای عموم طراحی شده بود و در ادامه با بدنهی سفتوسخت و جادارش خود را در دل مردم جا داد. اما خود طراحان فیات نیز مطلع نبودند که در حال خلق اثری هستند که بهعنوان یکی از نمادهای صنعت خودرو شناخته خواهد شد.
اما واقعا چه چیزی باعث شده است این خودرو در این لیست بلندبالا از خودروهایی لوکس و شکیل مثل کادیلاک و سیتروئن قرار بگیرد؟ چون این خودرو آغازگر ویژگیهایی چون طراحی ساده ولی دلنشین، بازده مؤثر و طراحی صنعتی بود.
کادیلاک الدورادو Biarritz کانورتیبل مدل ۱۹۵۹
طراحی صنعتی، مدیریت فضا و... را فراموش کنید. الدورادو بیانگر طراحی اغراقآمیز آمریکایی در دهههای ۶۰ و ۷۰ است. این خودرو هماکنون یک مدل لوکس به شمار میآید. قدرت این خودرو از پیشرانهی هشت سیلندر V شکل تأمین میشد که توانایی تولید قدرت ۳۴۵ اسب بخار داشت و این نیرو را با استفاده از یک جعبهدندهی ۴ سرعتهی خودکار به چرخها انتقال میداد.
هندلینگ خوب، ترمزهای تقویتشده، قابلیت حمل شش سرنشین و سیستم تعلیق بادی از ویژگیهای این خودرو بودند. بالههای این خودرو نیز بهشدت بزرگ طراحی شدهاند و از قطعات کرومی بسیاری در ساخت این خودرو به کار رفته است.
جگوار E تایپ مدل ۱۹۶۱
جگوار E Type به باور بسیاری زیباترین خودرویی است که تاکنون ساخته شده است. قبول داریم که این جمله را بارها تکرار کردیم اما باز حق را به ما دهید؛ چون این خودرو همانند فراری انزو در تعدادی بیشمار تولید نشد. بعد از رونمایی از این خودرو در نمایشگاه ژنو سال ۱۹۶۱، افراد سرشناس و بازیگران سینما مشغول خرید این خودرو شدند.
در پس طراحی زیبا و مدرنتر این خودرو، سیستم ترمز آن در هر چهار چرخ بهصورت دیسکی بود و در آن زمان اکثر خودروسازها از سیستم ترمز کاسهای در خودروهای خود استفاده میکردند. ساختن تعدادی کمی از این خودرو باعث میشد جگوار همواره فاصلهی خود را از رقبا حفظ کند. همانند اکثر جگوارهای کلاسیک، این مدل نیز از پیشرانهی تنفس طبیعی شش سیلندر خطی بهره میبرد.
استفاده از این پیشرانه باعث میشد این خودرو در مدتزمانی کمتر ۷ ثانیه، خود را از حالت سکون به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت برساند و حداکثر سرعت ۲۴۱ کیلومتر در ساعت کافی بود تا این خودرو در زمان عرضه، لقب سریعترین خودروی جهان را بگیرد. چیز مهم دیگری که در مورد این خودرو وجود دارد این مسئله است که این خودرو توانسته در مسابقات نیز خوش بدرخشد. مخصوصا در مسابقاتی که در آنها آیرودینامیک خودرو اهمیت بالایی داشت.
آستین مینی کوپر ۱۹۶۱
معدود خودروهایی وجود دارند که قادر بودهاند نظر افکار جامعه را کاملا به خود جلب کنند. الک ایسیگونیس مینی را طراحی کرد. همانگونه که فیات ۵۰۰ توانست این ذهنیت بد را که «با خودرویی جمعوجور نمیتوان بهراحتی خودرویی بزرگ خلق کرد» را از ما دور کند، مینی این رویه را با ابعاد بسیار مناسبش به نحو احسن ادامه داد. تمامی چرخها به گوشههای خودرو رانده شدهاند تا در داخل، شاهد فضای کافی باشیم و حالت محرک در چرخ جلو، انتخابی بسیار هوشمندانه در طراحی و مهندسی این خودرو بوده است.
مینی در دههی ۶۰ به یکی از نمادهای بریتانیا تبدیل شده بود. در آن دوران جوانان خودروهای مینی خودشان را به رنگهای روشن و تند درمیآوردند. این خودرو در دوران شرکت در مسابقات نیز خوش درخشید و در مسابقات رالی مونتکارلو توانست سه بار عنوان قهرمانی را برای انگلیسیها به ارمغان بیاورد. این خودرو حتی میتوانست برای چهارمین بار به این مهم دست یابد، اما متأسفانه این امر هرگز میسر نشد.
فراری ۲۵۰ جیتی کالیفرنیا ۱۹۶۱
فراری 250 GT از لحاظ زیبایی و جلوهی بصری در بین E TYPE و 300SL قرار میگیرد. نادر و محدود بودن تعداد این نسخه، باعث افزایش قیمت این خودرو شده است. تنها ۱۰۶ نمونه از این خودرو توسط فراری ساخته شده است که ۵۶ عدد از آنها با فاصلهی محوری کوتاه و ۵۰ نمونهی دیگر با فاصلهی محوری بیشتر عرضه شدهاند. تمامی این نسخهها با پیشرانهی سه لیتری دوازده سیلندر V شکل همراه شدهاند که با توانایی تولید ۲۸۰ اسب بخار قدرت دارد. این مقدار، زیاد به نظر نمیرسد ولی تمامی این ۲۸۰ اسب کارایی خود را در این خودرو نشان میدهند.
پنلهای بدنهی هر خودرو بهطور جداگانه نصب شدهاند و به این ترتیب هیچ دو خودرویی شبیه به یکدیگر نیستند. در مورد طراحی داخلی باید افزود که همهچیز طبق استانداردها و ایدهآلهای دههی ۶۰ میلادی بوده است. چرم، چوب و فلز به همراه نوارهایی پلاستیکی، متریال داخلی این خودرو را تشکیل دادهاند. شاید به همین دلایل بوده است که فریس بویلر اصرار داشت فراری کالیفرنیای خود را در آرامگاه کامرون به معرض دید بگذارد.
فورد GT40 مدل ۱۹۶۶
تنها هدفی که مهندسان فورد از ساختن GT40 داشتند پیشی گرفتن از فراری در مسابقات لمانز بود. حال شاید این سؤال برای شما پیش آید که چرا فورد دست به چنین کاری زد؟ چون فورد قصد خرید فراری را داشت همهچیز داشت طبق روال پیش میرفت و وکلای فورد در سال ۱۹۶۳ به مارانلو رفته بودند تا این قرارداد را به امضای فراری برسانند تا اینکه انزو فراری قسمتی از شرایط این قرارداد را دید که در آن ذکر شده بود کنترل تیم مسابقهی فراری نیز باید به دست فورد بیافتد. انزو با این قسمت از قرارداد مشکل داشت و همین امر موجب خشمگین شدن هنری فورد دوم شد. درنتیجهی این اختلاف نظر بود که فورد GT40 متولد شد.
مدتی طول کشید تا GT40 به فرمول مناسب خود دست یابد. نسخهی اصلی و جانشینش با شکست موجه شدند و از تستها سربلند بیرون نیامدند. تا آن موقع، هیچ خودروی آمریکایی موفق نشده بود برندهی مسابقات لمانز شود و ساختن خودرویی در حد و اندازه و کیفیت خودروهایی اروپایی کار آسانی نبود. چیزی که هنری فورد از مهندسانش توقع داشت سرهم و ترکیب کردن اجزای یک خودرو بود و در نهایت پس از ۱۰ ماه، هنری فورد به هدفش رسید و اولین نسخهی GT40 ساخته شد و نتایج بزرگی برای فورد، در مسابقات سال ۱۹۶۵ به ارمغان آورد.
اما در سال ۱۹۶۶، GT40 آمادهی مبارزهی اصلی خود بود. ترکیب پیشرانه حجیم V8، بدنهی آیرودینامیک و تمامی تنظیماتی که مهندسان فورد روی این خودرو پیاده کردند، همگی دست به دست هم دادند تا فورد در آن سال بهآسانی برنده شود. سرانجام فورد همراه با GT40 در سال ۱۹۶۶ پیروز میدان شد و این پیروزی را سه بار دیگر نیز تمدید کرد.
آلفارومئو تیپو ۳۳ استراداله مدل ۱۹۶۷
تاریخچهی آلفارومئو پر از خودروهای اسپرت است که تیپو ۳۳ یکی از آنها است. در واقع تیپو ۳۳ نسخهی خیابانی از مدل تیپو ۳۳ ای است که بهعنوان خودروی مسابقه در رویداد Can Am در دهههای ۶۰ و ۷۰ میلادی شرکت داده میشد. تیپو ۳۳ اولین خودرویی بود که به سیستم دربهای دوجداره مجهز شده بود، همان سیستمی که امروزه در سوپر خودروها متداول است. نکتهی جالب دیگر در طراحی این خودرو استفاده از شیشه پنجرههای منحنی بود که تا سقف خودرو ادامه داشت و در زمانی که این خودرو تولید میشد، بسیار حس پیشرفته بودن را به هر کس القا میکرد.
تنها ۱۹ نمونه از این خودرو تولید شد که هیچیک از این نمونهها مشابه یکدیگر نبودند. نمونههای اولیه که مشاهده میکنید دارای چراغهای دوقلو بودند که بعدا با نمونههای معمولی جایگزین شدند. در پشت هر خودرو شاهد سیستم خنککنندگی متنوعی هستیم که به این بستگی دارد که چه کسی این خودرو را ساخته است و این موضوع نمونهی بارز یک خودروی ایتالیایی اصیل دستساز است.
نیروی این خودرو از یک پیشرانهی دو لیتری هشت سیلندر V شکل تأمین میشود و توانایی تولید قدرت ۲۳۰ اسب بخار دارد. بد نیست دوباره اشاره کنیم که به دلیل دستساز بودن هر نمونه، این ارقام نیز طبیعتا متنوع خواهند بود. این خودرو در زمان عرضه، مثل یک بمب خبری منفجر شد چون قادر بود در عرض ۵.۵ ثانیه از حالت سکون خود را به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت برساند.
لامبورگینی کانتاش5000 Quattrovalvole مدل ۱۹۸۵
اگر لامبورگینی کانتاش را یک سوپر خودروی مثالزدنی معرفی کنیم، نسخهی 5000 QV حتی از آنهم فراتر است. آیا این درست است که نمونهی اولیهی این خودرو را با دیگران مقایسه کنیم؟ البته که نه، لامبورگینی هیچگاه در یک خط ثابت حرکت نکرده و همیشه در حال پیشرفت بوده است. چهرهی این جادوگر لامبورگینی هنوز هم با توجه به معیارهای سال ۲۰۱۷ مناسب به نظر میرسد؛ ولی باید دید که این خودرو در دههی ۸۰ میلادی چگونه بوده است. البته با وجود بالچهی عظیم عقبی، این خودرو چندان منسجم به نظر نمیرسد؛ ولی باید بدانیم تعداد انگشتشماری از خودروها هستند که به پای این خودرو میرسیدند. در ظاهر به نظر میرسد که شاید این خودرو رانندگی کم لذتی به ارمغان بیاورد، اما بهتر است بدانید که مجهز بودن به پیشرانهی دوازده سیلندر V شکل که توانایی تولید ۴۲۰ اسب بخار قدرت داشت، رانندگی بسیار خوبی به ارمغان میآورد. جالب است بدانید که در این خودرو ۴ سوپاپ در هر سیلندر وجود داشت و نسبت تراکم پیشرانهی حجیم آن نیز ۹.۵ به یک بود که در مقایسه با مدل LP5000S که در نمایشگاه ژنو سال ۱۹۸۵ رونمایی شده بود افزایش پیدا کرده بود.
فراری F50 مدل ۱۹۹۵
نام این خودرو با عنوان اولین خودروی فرمول یک جهان که دارای دو سرنشین است بر سر زبانها افتاد. ولی F50 بهنوعی، عضوی غیر قابل قبول برای خانوادهی فراری بود. در واقع این خودرو بهاندازهی F40 سریع نبود و همچنین یک خودروی کلاسیک که بهعنوان اثری هنری مطرح شود نیز نبود. ولی بههرحال F50 از لحاظ تکنولوژیکی یکی از سرآمدهای جهان در نوع خود است. این خودرو نشاندهندهی این موضوع است که وقتی یکی از خودروسازان برتر جهان بخواهد کاری را به نحو احسنت انجام دهد چیزی مانع آن نخواهد شد.
F 50 در حقیقت یک خودروی مسابقهای کامل بود. پیشرانهی این خودرو از نوع ۱۲ سیلندر V شکل است که بر پایهی مدل فراری ۶۴۱ طراحی شده بود. الن پروست با این خودرو، در مسابقهای سخت توانست رقیب خود یعنی آیرتون سنا را پشت سر بگذارد. فراری پیشرانهی این خودرو را از ۳.۵ به ۴.۷ لیتر افزایش داد و نتیجهی این کار قدرت ۵۱۳ اسب بخاری این خودرو بود که رانندگی با این خودرو را بسیار سخت میکرد. این خودرو را میتوان به یکی از قدیمیترین مدلهای سوپر خودروها معرفی کرد. از این خودرو تنها ۳۴۹ خودرو ساخته شد که حتی کمتر از انزو و لافراری بوده است.
پورشه کاررا GT مدل ۲۰۰۵
این خودرو کاملا نمایانگر یک پورشهی خیابانی است. کاررا جیتی در منظر افکار عمومی به دلیل مرگ پل واکر بسیار بد جلو کرد. پیشرانهی این خودرو حاصل پروژهی ساخت پیشرانه برای خودروهای لمانز بود و چون بهطور ناگهانی FIA قوانین خود را تغییر داد، این پیشرانه غیر قابل استفاده در مسابقات لمانز شد. برای اینکه تمامی این زحمات به هدر نرود، پورشه تصمیم گرفت کاررا GT را بسازد. در عقب این خودرو پیشرانهی ۱۰ سیلندر V شکل قرار دارد که قادر به تولید ۶۰۴ اسب بخار قدرت است. این نیرو توسط یک جعبهدندهی ۶ سرعتهی دستی به چرخهای عقبی منتقل میشود. کلاچ این خودرو بسیار بحثبرانگیز بود و هندلینگ این خودرو نیز به این معروف بود که اگر راننده حواسپرتی کند، هیچگاه او را نخواهد بخشید! حس رانندگی با این خودرو هیچگاه به خودرویی مثل فراری انزو نرسید. طراحی سادهی این خودرو در کنار عملکرد فنی فوقالعادهی آن سبب شده است کاررا جیتی تبدیل به یک خودروی افسانهای شود. یکی دیگر از ویژگیهای جذاب این خودرو صدای جذاب و زیبای آن است. هنگامی که پدال گاز را فشار دهید، غرش فریبندهی این خودرو را با تمام وجود احساس خواهید کرد.
فراری لافراری ۲۰۱۴
درست است که نام لافراری اصلا برازندهی این خودرو نیست؛ اما فراری در طراحی این خودرو نشان داد که بهخوبی میداند فناوری مدرن هیبریدی را چگونه در یک ابرخودرو به کار ببرد. باید به این نکته نیز اشاره کنیم که این خودرو یکی از نرمترین و راحتترین سواریها را در بین سوپر خودروها دارد. این خودرو با پرچمدار قبلی این شرکت، اشتراکات فراوانی دارد از جمله پیشرانهی V12 که در وسط قرار گرفته و شاسی فیبر کربنی که فضای قرارگیری دو نفر در خودرو را فراهم کرده است. اما این خودرو با خودرو قبل خود تفاوتهای اساسی نیز دارد، از جمله میتوان به وجود سیستم هیبریدی KERS در آن اشاره کرد.
در کل سیستم هیبریدی قدرت ترکیبی ۹۵۰ اسب بخار فراهم میکند که تمام این نیرو توسط جعبهدندهی دوبل کلاچ اتوماتیک به چرخهای عقب منتقل میشود که همین موضوع باعث یک رانندگی بسیار لذتبخش میشود.
فورد GT مدل ۲۰۱۵
همانند برادر بزرگترش GT40، این خودرو نیز طراحی شده است تا فراری را به زیر بکشد. اما این خودرو قصد دارد با روش دیگری این کار را انجام دهد. فورد جیتی جدید به معنای واقعی یک سوپر خودرو است و با تمام چیزهایی که قبلا از فورد دیدهایم متفاوت است. این خودرو توانایی این را دارد تا هر خودروی اروپایی را بهراحتی به چالش بکشد. این خودرو در نمایشگاه دیترویت معرفی شد. معمولا خودروسازان سوپر خودروهای خود را قبل از رونمایی تست میکنند و قبل از رونمایی اطلاعاتی از آن را در معرض عموم قرار میدهند. اما فورد این کار را انجام نداد و تا آخرین لحظه خبرنگاران را تشنه گذاشت و ناگهان GT جدید وارد صحنه شد و خبرنگاران توانستند برای اولین بار این خودرو را از نزدیک ببینند.
بر خلاف تمام انتظارات فورد این خودرو را با پیشرانهی هشت سیلندر تولید نکرد و از پیشرانهی کوچک شش سیلندر V شکل با فناوری اکوبوست استفاده کرد که قادر به تولید ۶۴۷ اسب بخار بود.
نظرات