راز موفقیت تولیدکنندگان سخت افزار، تن دادن به خواسته های گوگل و فیسبوک است
پس از درخواست عجیب و در ظاهر احمقانهی یکی از مسئولان گوگل از شرکتهای سختافزاری برای تولید هارد دیسکهایی با قابلیت اعتماد پایین، بحث و بررسیهای بسیاری حول این موضوع در دنیای فناوری شکل گرفته و کارشناسان بسیاری به اظهار نظر در مورد علت واقعی این درخواست پرداختند.
این درخواست واقعا عجیب است. چرا گوگل باید برای ذخیرهی داده در دیتاسنترهای خود، از ابزارهایی استفاده کند که هر لحظه امکان از دست دادن دادهها را داشته باشند؟ به لطف بازاندیشی اساسی در چگونگی ساخت دیتاسنترها، کمپانیهای فعال در حوزهی فناوری همچون گوگل، به اندازهی نیازشان به هاردهای ارزان و پر ظرفیت، به حافظههای قابل اعتماد نیاز ندارند. در هر صورت به لطف دسترسی فراگیر گوگل، دادهها در بسیاری از نقاط جهان کپی می شوند و احتمال از دست رفتن بخش عظیمی از یک دسته دادهی خاص پایین میآید.
اریک اشمیت در این مورد میگوید:
در هر صورت ما باید دادههایمان را همه جا در دسترس داشته باشیم. ما نمیخواهیم با این اقدام، باعث از دست رفتن دادههایمان شویم، اما برای صرفهحویی در هزینهها و بالا بردن برخی دیگر از فاکتورهای ذخیرهسازی داده همچون حجم ذخیرهسازی و سرعت دسترسی ناچار به چنین انتخابی هستیم.
البته گوگل باید بداند که قانع کردن تولیدکنندگان سختافزار برای عمل به خواسته های عجیب و غریبش کار چندان آسانی نخواهد بود، چرا که این هارد درایوهای «نهچندان قابل اعتماد»، تنها مخصوص گوگل هستند و از طرفی این تولیدکنندگان نیز تنها با گوگل طرف قرارداد نیستند وباید برای کمپانیهای دیگر، محصولات مطمئن و قابل اعتماد بسازند. به همین دلیل ممکن است برای تولید سختافزارهای مورد نیاز گوگل اندکی تعلل ورزند.
اگرچه نیاز گوگل و برخی دیگر از غولهای فناری همچون فیسبوک در سالهای اخیر تغییر کرده است، اما کمپانیهای تولیدکنندهی سختافزار هنوز محصولات خود را طبق روال سال ۱۹۹۹ تولید میکنند. بیزینس اینسایدر موفق به گفتگو با گلب بودمن (Gleb Budman) مدیرعامل استارتاپ مشهور Backblaze شده است.
این استارتاپ در زمینهی ذخیرهسازی و پشتیبانگیری از دادهها فعالیت میکند. در این گفتگو، در مورد فشارها و نیروهای بازار که صنعت را دستخوش تحول کردهاند بحث شده است. همچنین به بررسی این موضوع نیز پرداخته شده است که چرا کمپانیهای بزرگ فعال در حوزهی تولید سختافزار همچون دل، اچپی و آیبیام در صورتی که بخواهند در دنیایی که توسط رایانش ابری اداره میشود باقی بمانند، باید خود را واکاوی کرده و تغییر دهند.
این کمپانیها در صورت انجام ندادن این کار هم میلیاردها دلار کسب میکنند
بودمن معتقد است که اگر از دید تکنولوژی نگاه کنیم، هیچ دلیل منطقی وجود ندارد که کمپانیهای بزرگ تولیدکنندهی سختافزار، دستورات گوگل را بیچون و چرا اطاعت کنند. برای کمپانیهایی همچون اچپی و دل، انجام دادن کار مورد نظر گوگل، معادل با از دست دادن بسیاری از تجارتهای پرسود این شرکتهاست. بودمن میگوید آنها با انجام ندادن این خواسته هم میتوانند همچنان سالانه میلیاردها دلار درآمد داشته باشند. در واقع این کمپانیها مجبور به اطاعت از گوگل نیستند.
کمپانیهایی همچون دل و اچپی، تاکنون از فروش قطعات سختافزاری درآمدهای هنگفتی کسب کردهاند. در بازار کامپیوترهای شخصی، سختافزار داراری حاشیه و ریسک کم و البته سود نسبتا پایینی است. اما زمانی که این کمپانیها وارد همکاری با شرکتهای بزرگ تجاری میشوند، میتوانند سود زیادی از روی قطعاتی همچون هارد درایوها کسب کنند، چرا که امکان قرار دادن ویژگیهای منحصر به فرد از جمله افزایش قابلیت اعتمادپذیری هارد درایو میتواند موجب بالا رفتن قیمت آن شود.
در گذشته، شرکتهایی که مشتری این کمپانیهای سازندهی سختافزار بودند، به خاطر عدم وجود گزینهای بهتر، ناچار به خرید محصولات این کمپانیها شده و این کار را به عنوان هزینهی تجارت قلمداد میکردند. پس از نفوذ کامپیوترهای شخصی به خانهها و دفاتر کار، شرکتهای بزرگی همچون گوگل ناچار به ساخت دیتاسنترها و اتاقهای سرور شدند. فرایند تولید قطعات توسط کمپانیهای سختافزارساز و خرید آنها توسط سایر کمپانیها ، سالهای سال روند عادی خود را طی میکرد، اما همهچیز با آغاز قرن بیست و یکم تغییر کرد.
ورود آیفون به بازار
در سال ۲۰۰۷ اپل گوشی هوشمند خود را با نام آیفون معرفی کرد و حوزه ی جدید را در پردازش داده بنیان نهاد. پس از رونمایی این گوشی، در هر گوشه و کناری افرادی دیده میشدند که دستگاهی متصل به اینترنت به نام آیفون در دست داشتند. این نفوذ گستردهی یک ابزار همراه متصل به اینترنت در بین مردم، موجب ایجاد سیل عظیمی از داده شد که نیازمند محلی برای ذخیره سازی بودند.
وقتی که شما یک عکس را در حساب اینستاگرام خود اپلود میکنید، داده های آن عکس باید در محلی ذخیره شوند. وقتی که یک ایمیل در حساب جیمیل خود دریافت میکنید، محتویات این ایمیل نیز در یک دیتاسنتر قرار میگیرند. هرچه تلفنهای هوشمند سریعتر میشوند، سرعت اینترنت نیز پا به پای آنها افزایش یافته و سرویسهای ویدیویی همچون یوتیوب و فیسبوک نیز محبوبتر و پرطرفدارتر از همیشه میشوند. این محبوبیت موجب هجوم کاربران به این سرویسها و آپلود فیلمهای حجیم بسیاری میشود. به همین دلیل گردانندگان این سرویسها نیز نیازمند تهیهی دیتاسنترهای جدید برای ذخیره ی اطلاعات ارسالی کاربران هستند. نمودار زیر را یکی از مسئولان گوگل به نام اریک برور (Eric Brewer) منتشر کرده است. این نمودار نشان دهندهی میزان ویدیوهای آپلود شده در یوتیوب از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۶ بر حسب ساعت بر دقیقه است.
اینجاست که سرویسهای رایانش ابری همچون سرویسهای وب آمازون، پلتفرم ابری گوگل و مایکروسافت آزور در بین کاربران جا باز میکنند. ارائهدهندگان سرویسهای ابری، تمام محتوایی که کاربران آپلد میکنند اعم از سند، عکس، موسیقی و ویدیو را ذخیره میکنند. خرید حافظههای صددرصد مطمئن و بسیار باکیفیت در حجمهای بسیار بالای مورد نیاز برای ذخیرهسازی اطلاعات کاربران، برای کمپانیهای مذکور بسیار هزینهبر است.
بودمن میگوید که یک دیتاسنتر cloud-first با آنچه که ما میشناسیم متفاوت است.
بازنگری در همهچیز
خبر بد برای سازندگان قدیمی تجهیزات ذخیرهسازی داده این است که ارائهدهندگان سرویسهای ابری و کمپانیهای اینترنتی، به وضوح اعلام میکنند که اگر این کمپانیها در تولیداتشان تغییرات مورد نظر آنها را اعمال نکنند، ترجیح میدهند از آنها خرید نکنند. بهترین مثال فیسبوک است. این کمپانی پروژهی Open Computer خود را استارت زده است. Open Computer یک طرح ابتکاری چند شرکتی است که هدف آن ساخت دیتاسنترهای هوشمندی است که کمتر به محصولات گرانقیمت سازندگان سختافزار متکی باشند و بیشتر بر پایهی تغییر و بازنگری در اجزای اصلی خود (از جمله هارد درایوها) بنا شده باشند.
فیسبوک در سال ۲۰۱۶، ششمین دیتاسنتر جهانی خود را که کاملا بر اساس تکنولوژی Open Computer بنا شده است افتتاح کرد. در ساخت این دیتاسنتر از محصولات هیچ کدام از شرکتهای بزرگ تولیدکنندهی سختافزار استفاده نشده است. اگر این کمپانی برای تامین قطعات این دیتاسنتر با شرکت دیگری قرارداد میبست، با توجه به مقیاس کاری فیسبوک، بهای آن به صورت غیر قابل تصوری زیاد میشد.
آمازون و گوگل رازنگهدارتر بوده و اطلاعات چندانی را در مورد پروژههای خود در اختیار افراد خارج از کمپانی قرار نمیدهند، اما بدون شک این دو شرکت نیز سخت در تلاش هستند تا همانند فیسبوک به خودکفایی رسیده و هزینههایی را که صرف خرید قطعات سختافزاری از دیگر شرکتها میکنند کاهش دهند. چرا وقتی میتوانند چیزی بهتر و ارزانتر را در داخل شرکت خود بسازند، باید به شرکت دیگری پول بدهند تا قطعات سختافزاری دریافت کنند؟
هرچه تکنولوژیها و سرویسهای ابری مشهورتر میشوند، اقبال کاربران به آنها بیشتر شده و دادههای مربوط به آنها حجم بیشتری را در دیتاسنترهای کمپانیها اشغال میکند. از سویی دیگر با گسترش روزافزون فضای ابری و خودکفایی کمپانیها در تولید محصولات لازم برای آن، فروش کمپانیهای سختافزارسازی همچون دل کمتر شده و با خطراتی روبرو میشوند. بدتر این که کمپانیهای تاسیسکنندهی دیتاسنترهای ابری، به اندازهای که میفروشند، خری نمیکنند و روز به روز ثروتمندتر میشوند. بنابراین تفاوت بین آنها و کمپانیهایی همچون دل هرگز کمتر نخواهد شد. این شرایط، سازندگان سختافزار را در تنگنای شدیدی قرار میدهد.
البته بودمن معتقد است که دل، اچپی، آیبیام و سایر تولیدکنندگان قطعات سختافزاری، میتوانند به جای تلاش بیهوده و دست و پا زدن برای حفظ سهام خود در بازار هارد درایوها که روز به روز کوچکتر میشود، تمرکز خود را بر ساخت قطعاتی بگذارند که سازندگان دیتاسنترها و سلاطین فضای ابری به آنها نیاز داشته و نمیتوانند خودشان اقدام به تولید آنها کنند. البته شجاعت و ریسکپذیری زیادی برای رها کردن یک بازار بدون حاشیه وبا سود مناسب برای ورود به دنیای پردازش و فضای ابری نیاز است.
بودمن معتقد است که هنوز برای نجات کمپانیهای سازندهی قطعات سختافزاری امید هست. او میگوید:
آن ها بارها خود را از نو بنا کردهاند، بنابراین شاید این بار هم بتوانند از پس این مشکل برآیند.
نظرات